ین روزها برخی «برای ایران»، برخی برای «پیشرفت» و دیگرانی برای «یک جهان فرصت»، مردم را به مشارکت در انتخابات دعوت میکنند؛ اما در خیابانها شعار «رای ما سرنگونی» دیوارنویسی میشود و در شبکههای اجتماعی، هشتگهای «رای نمیدهم»، «رای بی رای»، «سیرک انتخابات» و «تحریم انتخابات» منتشر میکنند.
***
سه انتخابات گذشته در ایران، نشان از آن داشته که مقبولیت انتخابات در جمهوری اسلامی بسیار پایين آمده است. در انتخابات ریاستجمهوری پیش رو نیز، قهر جمع قابل توجهی از مردم ایران چشمگیر است؛ تکثیر هشتگها در این مورد، عدم نگاه ۷۳ درصد جمعیت به مناظرهها و نظرسنجیهایی که حکایت از عدم تمایل به حضور در انتخابات دارد، همه نشان میدهد که موضوع عدم مشارکت در ایران، بار دیگر جدی است.
بااینحال تایید صلاحیت یک کاندیدای اصلاحطلب، برخی را بر آن داشته تا برای آینده ایران «امیدوار» باشند و از شرکت خود در انتخابات بگویند و دیگران را به شرکت توصیه کرده و حتی قائلین به عدم شرکت را، با انگهای اخلاقی محکوم کنند.
به نظر میرسد درحالیکه بخش قابل توجهی از جامعه ایران در بیتفاوتی نسبت به انتخابات به سر میبرد، تمایل به حضور اصلاحطلبان در انتخابات بار دیگر باعث شده است تا دو قطبی رای دادن و ندادن همچنان پررنگ در فضای سیاسی ایران باقی بماند. در این دو قطبی، افراد و گروههای مختلفی سعی کردهاند تا دلایل عدم شرکت خود در انتخابات را برشماند. در همین راستا، بیانیهها، نوشتهها و سخنرانیهای متعددی منتشر شده است.
انتخابات «حکومت سرکوبگر و نامشروع»، تحریم انتخابات از داخل زندان اوین
نرگس محمدیف دومین برنده جایزه صلح نوبل که در زندان اوین تهران در حبس است انتخابات را تحریم کرده و آن را غیرقانونی خوانده است. در بیانیه ای که از زندان اوین صادر شده خانم محمدی گفته «در انتخابات غیر قانونی حکومت سرکوبگر و نامشروع شرکت نخواهم کرد.».
او خطاب به حکومت گفته است «چطور میتوانید در حالی که با یک دست تیغ و دار و اسلحه و زندان را علیه مردم گرفته اید، با دستی دیگر صندوق رأی را پیش روی همان مردم بگذارید و با زبانی فریبکار و دروغ پرداز آنها را به پای صندوق رأی فرا خوانید؟»
مضحکه و معرکه؛ بیانیههای سیاسی و دانشجویی
یک دانشجو، بیانیه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف را در مقابل «مسعود پزشکیان» خواند. در اینبیانیه اگرچه از او پرسیده میشد که چرا به انتخابات آمده است، اما این بیانیه نشان از آن دارد که نویسندگان آن شرکت در این انتخابات را بیهوده میدانند.
این بیانیه با تاکید بر آنکه «ما خود قلم را با ترس جان به دست گرفتهایم؛ نه در زیر سایه پناه آزادی بیان» میگوید: «جناب پزشکیان؛ سخن را کوتاه کنیم. میدانیم اکثر مواردی که طرح کردیم، از اختیارات ریاستجمهوری خارج است و احتمالا پاسخی برایآنها نداشته باشید. ما از نیّت واقعی شما خبر نداریم، اما از خود بپرسید که اگر برای سوالات پاسخی ندارید، بهتر نیست با خروج از این بازی تکراری، به توهم دموکراسی دامن نزنید. همان بهتر که فرد مورد تایید حاکمیت بار دیگر آسوده و راحت به انتصاب برسد.»
در۳۰خرداد، ۱۰ تشکل دانشجویی، دو تشکل دانشآموزی و گروهی از فعالان مدنی و سیاسی، با انتشار بیانیهای، خواستار «تحریم انتخابات ریاستجمهوری» شدند. آنها این انتخابات را «مضحکه» دانسته و گفتند نامزدهای شورای نگهبان نماینده مردم نیستند، بلکه «ابزار انتصاب عوامل جنایت علیه بشریت» هستند. این فعالان افزودند: «انتخابات در جمهوریاسلامی، انتصابی است از بین عاملین حکومت، که متعهد به حفظ سیاستهای نظام دیکتاتوری اسلامی بر پایه زنستیزی، زندان و شکنجه و اعدام باشد.» این بیانیه تاکید میکند که جامعه به چیزی کمتر از پیروزی انقلاب «زن، زندگی، آزادی» رضایت نخواهد داد.
همچنین ۱۶ حزب، سازمان و تشکل سیاسی خارج از کشور در بیانیهای مشترک اعلام کردند «تحریم معرکه انتخاباتی، یک مسوولیت شهروندی است.» این بیانیه میگوید: «شهروند ایرانی دیگر رای خود را برای مصلحت نظام به حراج نمیگذارد.»
سازمانها و تشکلهای سیاسی امضاکننده این بیانیه، انتخابات فرمایشی ریاستجمهوری را تحریم کرده و تاکید میکنند: «برای حفظ تمدن و فرهنگ ایران، برای استقرار دموکراسی و دفاع از آزادی و حقوقبشر، در روز هشتم تیر در خانه میمانیم و خیابانها را خلوت میکنیم.»
تحریم انتخابات، اعتراض مدنی علیه استبداد؛ دیدگاههای فعالان سیاسی
«ابوالفضل قدیانی»، ۲۵ خرداد نوشتهای در تحریم انتخابات منتشر کرد که میگفت «علی خامنهای»، مستبد ایران، پس از کشتار پاییز ۱۴۰۱ و انتخابات مجلس ۱۴۰۲ که بهطرز رسوایی برگزار شد، همچنان به پیشبرد برنامه خالصسازی خود ادامه میدهد. مرگ «ابراهیم رئیسی» باعث شده که برخی افراد بهدنبال بهرهبرداری از انتخابات به نفع خود باشند، با این تصور که «بهبود تدریجی امور بدون تغییر نظام حاکم» ممکن است. او میگوید ناکارآمدی دولت رئیسی و بحرانهای متعدد، ممکن است نظام را به تظاهر به اصلاحات از طریق انتخابات سوق دهد.
اما قدیانی بر آن است تجربیات گذشته نشان میدهد که «انتخابات تحت کنترل خامنهای» و نهادهای موازی او، تنها نمایشی است برای «مشروعیتتراشی» و ادامه سرکوب داخلی. او میگوید «تحریم این انتخابات نمایشی-فرمایشی، هم خود کنشی مدنی و موثر است و هم بسترساز کنشگریهای آینده. فرو ریختن اقتدار پوشالی سیاست وحشتافکنی، با مقاومت مدنی مردم ایران، انشاءالله دور نخواهد بود و استبداد مستاصل به برگزاری رفراندوم تغییر نظام، الغاء حکومت ولایت فقیه و برقراری جمهوری دموکراتیک سکولار، پیش از آنکه فرصت گذار کمهزینه از دست برود، تمکین خواهد کرد.»
«گیتی پورفاضل»، فعال مدنی و وکیل دادگستری، ۳۰خرداد در یادداشتی در کانال شخصی خود نوشت انتخاباتهای گذشته نشان داد که نامزدها پس از رسیدن به قدرت، هیچکارهاند و همهکاره تنها دستور میدهد. مردمی که هنوز به انتخابات دل بستهاند، باید در پندارشان بازنگری کنند؛ «ما با کودنها کاری نداریم، با کسانی کار داریم که هوشیارند و باید امید واهی را خاموش کنند.» او تاکید دارد که در انتخابات کنونی، نامزد اصلی بهمنظور گرم کردن بازار انتخابات وارد شده، اما هشیاران میدانند که او نیز سرنوشتی مشابه پیشینیان خواهد داشت.
«مهدی محمودیان»، فعال سیاسی اصلاحطلب و زندانی سیاسی سابق، در متنی که در شبکه اجتماعی «ایکس» منتشر کرده میگوید، در شرایط موجود ایران «چیزی عوض نشده» و به سه دلیل در رایگیری شرکت نخواهد کرد «یک، امکان تغییر از طریق صندوقهای رای از مردم گرفته شده است. دو، امکان تحقق مطالبات مردم از طریق انتخاب نمایندگان توسط حاکمیت سلب شده است. سه، قدرت از نهادهای انتخابی سلب و به نهادهای فردی منتقل شده است.»
«رحیم قمیشی»، بازنشسته سپاه، در یادداشتی روز ۲۳خرداد اعلام کرد که رای نخواهد داد و گفت «کشور با آدم کمضرر و صرفا سالم درست نمیشود.» قمیشی میگوید رای ندادن او یک ارزش است و بیان میکند که «رای ندادن من یک ارزش است و بسیار هم موثر.» او تاکید میکند رای ندادن، اعتراضی به این وضعیت کشور است و «من با افتخار این ریاستجمهوری را تقدیم میکنم به مقام ولایت.»
«مژگان ایلانلو»، فیلمساز و فعال حقوق زنان نیز، انتخابات را تحریم کرده و میگوید رای خودش را به کسی نمیفروشد، چون نمایندهای در این انتخابات ندارد. او تاکید دارد، تحریم انتخابات، یکی از راههای مبارزه بدون خشونت برای تغییر حکومت است.
«گلرخ ایرایی»، فعال مدنی محبوس در زندان اوین، در حساب اینستاگرامی خود با هشتگ «رای بی رای» خطاب به اصلاحطلبان، آنها را به به خیانت از زمان تثبیت جمهوری اسلامی و کشتار جوانان در دهه شصت متهم میکند. او مینویسد: «ما مردم ایران، خیانتشان را از روز نخست بهخاطر داریم… در روزهایی که شما حزباللهیها و خط امامیها در راس امور بودید.»
ایرایی به انقلاب فرهنگی، اخراج دانشجویان، کشتارها، شکنجهها، و قتلهای زنجیرهای اشاره کرده و اصلاحطلبان را به بیتوجهی به مشکلات مردم متهم میکند: «فراموش نمیکنیم برتری دادن به سفاهت در برابر لیاقت را… و قتلهای زنجیرهای را که توسط شما و گماشتگانتان در وزارت اطلاعات تحت نفوذتان رخ داد.»
او به این جریان سیاسی میگوید «شما پوست انداختید و رنگ عوض کردید.» ایرایی تاکید میکند: «مردم ایران شما وفاداران به جمهوری اسلامی را فراموش نمیکنند… با شما لگد خوردگان و فرصتطلبان نیز تسویه حساب خواهند کرد.»
رای دادن تایید استبداد است؛ فعالان دینی
«صدیقه وسمقی»، اسلامشناس و فعال سیاسی، در اینستاگرامش نوشت: «امروز حکومت خود را در رویارویی با جریان قدرتمند و فراگیر تغییر خواهی، که تا عمق نیروهای حکومتی نیز نفوذ کرده، ناتوان مییابد.» او با اشاره حضور جریان اصلاحطلب در انتخابات ریاستجمهوری، اعلام کرد که: «در چنین شرایطی برای عقب راندن این جریان، حکومت چارهای جز اتحاد با طیفی از اصلاحطلبان ندارد، طیفی که خطرناک نباشد، اما توان حکومت را افزایش دهد.»
او نسبت به اصلاحطلبان تاکید کرد: «دوستان اصلاحطلب! بهوش باشید مبادا در دام استبداد افتاده، مقابل جریان تاریخی و ناگزیر تحول خواهی قرار گیرید.»
وسمقی در یک مصاحبه اینترنتی هم، انتخابات پیش رو را انتخاباتی فرمایشی و غیر آزاد دانست و نامزدهای موجود را نامزدهای حکومتی. او تاکید کرد این «یک مراسم تشریفاتی» است. وسمقی همچنین میگوید که «انتخابشوندگان، مجری اوامر بالاترند، خواستههای مردم در این نظام ملاک نیست… و نهایتا دولت بالادست اهداف خود را پیش خواهد برد.»
وسمقی تاکید دارد که ساختار قدرت، منفذی برای تغییر باقی نگذاشته است. این سخنی است که یکی از طلاب قم نیز در گفتوگو با «ایرانوایر» بر آن تاکید کرده است. او میگوید که جمهوری اسلامی شبیه فنر است و در حلقههایی ما را گرفتار کرده و مدام هم فنر فشرده میشود. او تاکید دارد که «مردم مطالبات گوناگونی دارند، اما هیچکس پاسخگو نیست. فرق ندارد ابراهیم باشد یا حسن؛ بعد از این هم نخواهد بود.»
او میگوید در قم کتابها نوشتهاند و توجیه کردهاند که هر رایی که انداخته میشود برای نظام و جهت تایید آن است و تاکید میکند «رای ما به معنای تایید ولی فقیه» است. او باور دارد که برای تغییر ساختار نیاز داریم که فشار وارد کنیم و همین رای ندادن، باعث خواهد شد که تغییرات ایجاد شود.
ثبت ديدگاه