با دخالت ماموران امنیتی، تعدادی از حاضران در مراسم خاکسپاری آرمیتا گراوند، نوجوان جان باخته در مترو تهران، «با خشونت» بازداشت شدند. رضا خندان، همسر نسرین ستوده، وکیل و فعال حقوق بشر در گفتگو با بی‌بی‌سی فارسی گفت که همسرش با تعدادی دیگر از حاضران در مراسم بازداشت شدند و به بازداشتگاهی در «شهرری» منتقل شدند.

به گفته آقای خندان، همچنین منظر ضرابی، از خانواده جان باختگان هواپیمای اوکراین هم بازداشت شده است. خانم ضرابی در اثر سرنگونی این هواپیمای مسافربری با موشک‌های سپاه پاسداران، دختر، پسر، عروس و نوه خود را از دست داده است.

البرز صادقی، پسر خانم ضرابی هم در شبکه ایکس، «ضرب و شتم شدید» مادرش و بازداشت او را تایید کرد.

او نوشت: «مادرم -دادخواه چهار جگرگوشه‌اش- را امروز در مراسم خاکسپاری #ارمیتا_گراوند بعداز ضرب و شتم شدید، با ون به بازداشتگاهی در شهر ری منتقل کردند!»

روز یکشنبه ۷ آبان ماه، یک روز پس از اعلام خبر جان باختن آرمتیا گراوند، پیکر اودر بهشت زهرا، در جنوب تهران به خاک سپرده شد. از تهران گزارش شده که خاکسپاری او تحت «تدابیر امنیتی شدید» بوده است. بر اساس گزارش‌ها از ایران با دخالت ماموران امنیتی مراسم خاکسپاری به خشونت کشیده شده است.

پیشتر آقای خندان به بی‌بی‌سی فارسی گفته بود که خانم ستوده برای شرکت در مراسم خاکسپاری آرمیتا گراوند از خانه خارج شده بود اما با وجود تماس مکرر با تلفن همراه همسرش، «پاسخی دریافت نکرده و نتوانسته با او صحبت کند.»

همچنین گزارش شده که مسعود زینال‌زاده، فعال صنفی معلمان، «یکی دیگر از بازداشت‌شدگان» امروز است.

برخی منابع می‌گویند دستکم ۱۵ نفر در مراسم خاکسپاری آرمیتا گراوند بازداشت شدند. یک منبع گفته است که «هشت زن» در حالیکه عکس‌های مهسا (ژینا) امینی و نیکا شاکرمی را با خود آورده بودند با خشونت بازداشت شدند «طوری که آنها را روی زمین می‌کشیدند و لباس‌شان پاره شده بود.»

آرمیتا گراوند، ۲۸ روز در کما در بیمارستان نظامی فجر در تهران بستری بوده است. شب گذشته در برخی از مناطق تهران شعارهای شبانه از سر گرفته شد.

در آستانه خاکسپاری این نوجوان، فعالان حقوق بشر از حضور تعدادی از مردم در بهشت زهرا خبر دادند. در تصاویر منتشر شده دور محل خاکسپاری او را با پارچه سفید حصار کشیده بودند و گزارش‌ها از حضور ماموران امنیتی حکایت داشت.

از بهشت زهرا تهران گزارش شده که تعدادی از حاضران بازداشت شدند. هه‎نگاو می‌گوید که «دو نفر از بستگان آرمیتا گراوند و همچنین چند زن که هویتشان تاکنون معلوم نیست، در محوطه بهشت زهرا توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران بازداشت شدند.»

آرمیتا گراوند، دانش آموز ۱۷ ساله‌، نهم مهر ماه در حالیکه مقنعه به سر نداشت در مسیر مدرسه در ایستگاه متروی شهدا از ناحیه سر آسیب دید و در بیمارستان نظامی فجر بستری شد. مقامات جمهوری اسلامی ایران میگویند او در اثر «افت فشار» زمین خورده و از ناحیه سر آسیب دیدند.

فعالان حقوق بشر آرمیتا گراوند را قربانی درگیری با پلیس حجاب جمهوری اسلامی می‌دانند. این فعالان، پلیس حجاب در ایران را متهم کردند با ضرب و جرح او، باعث به کما رفتن او شدند.

به فاصله کوتاهی بعد از انتشار خبر جان باختن آرمیتا گراوند، نام او به ترند اول اکس (توییتر سابق) تبدیل شد و کاربران در شبکه‌های اجتماعی نسبت به این خبر واکنش نشان دادند. مقامات برخی از کشورها از جمله آمریکا هم به خبر مرگ این دختر نوجوان واکنش نشان دادند.

شب گذشته تصاویری از مناطقی از شهر تهران از جمله منطقه سعادت آباد منتشر شد که گروهی از مردم شعار میدادند: «آرمیتای گراوند، راهت ادامه دارد.». در شهرک اکباتان در غرب تهران هم صدای «مرگ بر دیکتاتور» شنیده شد.

جلوگیری از فعالیت خبرنگاران و رسانه‌های مستقل در ایران

آرمیتا گراوند ۲۸ روز در بیمارستان نظامی فجر در تهران بستری بود؛ در تمام این مدت هیچ پزشکی گزارشی از وضعیت او ارائه نکرد

همزمان با خبر جان باختن آرمیتا گراوند، انتقادها از شیوه اطلاع‌رسانی و ممنوعیت رسانه‌ها برای پیگیری اخبار این دانش‌آموز ۱۷ ساله بالا گرفت.

در حالی که انتقادها رو به افزایش است، میزان، پایگاه خبری قوه قضاییه ایران اعلام کرده که دادستان تهران علیه کانال تلگرامی روزآروز، صادق زیباکلام، سارا معصومی و میلاد علوی، به دلیل آنچه «انتشار مطالب خلاف واقع و بدون سند» خوانده، اعلام جرم کرده است. خبرگزاری قوه قضائیه توضیح بیشتری در این باره نداد.

روزنامه اعتماد امروز، یک روز پس از مرگ آرمیتا گراوند، گزارشی با عنوان «پایان مراقبت‌های ویژه از آرمیتا» منتشر کرد که بیشتر روایت تلاش خبرنگاران این رسانه برای پوشش خبرهای مربوط به آرمیتا گراوند و برخورد آنها با درها بسته و سکوت مسئولان در این پرونده است.

محمد باقرزاده، یکی از خبرنگاران روزنامه اعتماد در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) نوشت: «در حدود ۱۰روز گذشته من و همکارم، غزل حضرتی، پیگیر پرونده آرمیتا گراوند بودیم و با حضور در مدرسه و بیمارستان، تماس با رئیس بیمارستان، مدیر تیم پزشکی، رئیس مترو و.. تلاش کردیم وظیفه خود را انجام دهیم که در اکثر موارد به در بسته خوردیم..»

غزل حضرتی هم در ایکس نوشت: «معاونت مطبوعاتی گفت تهیه گزارش هیچ منعی نداره، امنیتی‌ها گفتن باید مجوز بیارین، مدرسه گفت نمیتونیم حرف بزنیم، دوستاش گریه میکردن، رییس بیمارستان گفت چیزی نمیگم وخاموش کرد، مترو گفت از سوالات تون خوشم نیومد، خونواده ممنوع‌المصاحبه بودن، خلاصه که هیچ منعی نداشت!»

در اولین روزهایی که خبر انتقال آرمیتا گراوند به بیمارستان منتشر شد، مریم لطفی، خبرنگار روزنامه شرق که برای پوشش این مساله به بیمارستان نظامی «فجر نیروی هوایی» رفته بود، برای ساعاتی بازداشت شد.

نرگس محمدی: به پاس خون آرمیتا «حجاب اجباری را برنخواهم تابید»

با انتشار خبر جان باختن آرمیتا گراوند، بسیاری از کاربران عادی و چهره‌های سرشناس سیاسی و هنری داخل و خارج ایران جان باختن او را «قتل حکومتی» خواندند و نحوه جان باختن او را با مهسا امینی مقایسه کردند. ‌‌

واکنش‌ها در دومین روز هم ادامه دارد.

نرگس محمدی، فعال حقوق بشر زندانی در ایران در واکنش به جان باختن آرمیتا گرانوند نوشت «آرمیتای پر از شور زندگی ما را به خاطر موهای زیبایش که قصد نداشت با «حجاب اجباری» پنهانش کند، به گام مرگ فرستادند.»

خانم محمدی که به تازگی جایزه نوبل صلح را دریافت کرد در پیامی از داخل زندان اوین گفت که «مرگ مظلومانه آرمیتا را هرگز فراموش نخواهم کرد و به پاس خونش «حجاب اجباری» را برنخواهم تابید.»

او به محدودیت رسانه ها اشاره کرد و نوشت: «هیچ خبرنگار مستقلی اجازه ورود به بیمارستان ارتش نیافت. خبرنگار فعال، گزارشگر وابسته حکومتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی بود و سایتهای اطلاع رسانی ، سایت های سپاه پاسداران بودند. فیلم های دوربین های مترو، بریده بریده شد.خانواده، دانش آموزان و معلمان مدرسه تحت کنترل قرار گرفتند. خبر مرگ او را نه خانواده، بلکه خبرگزاری دولت اعلام کرد و زمان مرگش را نه علائم تن دختر جان داده، بلکه سیاست دغلکار حکومت تعیین کرد. محل دفنش را هم حکومت اجبار خواهد کرد.»

خانم محمدی با اشاره به شرایط کنونی که افکار عمومی را درگیر جنگ در غزه کرده است گفت: «خبر کشته شدن ارمیتا گراوند با مهندسی نهادهای امنیتی، زیر آوار پنهانکاری، فریبکاری و دروغ گویی حکومت” زن ستیز دینی استبدادی ” در میان اخبار کشته‌شدگان جنگ در خاورمیانه، ناله ای در میان فریادهای گوشخراش بود. آتشی بود که شعله هایش از قتل مهسا، نیکا، سارینا ، غزاله و… برمی‌خواست. آرمیتای ما با مظلومیتی بیش از مظلومیت دختران و پسران جان داده با تیر و گلوله جان داد.»

زهرا رهنورد: «داغ ننگ دخترکشی تا ابد بر پیشانی حکومت‌تان باقی خواهد ماند»

زهرا رهنورد، از رهبران اعتراضات سال ۱۳۸۸ ایران که در حبس خانگی است در یادداشتی از «زندان اختر» به حاکمان جمهوری اسلامی ایران هشدار داد: «جنگ تن‌به‌تن با زنان و دختران سرزمین‌مان ایران را پایان دهید و قانون منحوس حجاب اجباری را از فهرست قوانین کشور حذف کنید و گرنه همچون ایام جاهلیتِ زنده به‌گور کردن دختران، داغ ننگ دختر کشی تا ابد، بر پیشانی حکومت‌تان باقی خواهد ماند.»

او در یادداشت خود حجاب اجباری را «قانون من در آوردی» خواند و نوشت: «حاکمان ایران، متوهمانه، تثبیت قدرت خود را در گرو چند وجب پارچه و یک قانون مَن‌درآوردی به‌نام “حجاب اجباری” خلاصه می‌بینند.»

او در این یادداشت مرگ آرمیتا را همانند سایر نوجوانان کشته شده در اعتراضات سراسری سال گذشته ایران دانست و نوشت: «دخترکان معصومی چون کشته‌شدگان جنبش مهسا و اینک در ادامه آن نوجوان دانش‌آموز آرمیتا گراوند را به قربانی در مسلخ معبد خودکامگی می‌کشند و هر بار هم مرگ دخترکان را به گردن فیزیولوژی و سنکوپ و بیماری زمینه‌ای یا خودکشی آنها می‌اندازند.»

پیشتر سازمان حقوق بشر ایران در بیانیه‌ای در توییتر سابق، «اکس»، نوشت: «سازمان حقوق بشر ایران ضمن پافشاری بر لزوم تحقیقات مستقل بین‌المللی در مورد وقایع رخ‌داده در متروی شهدای تهران در روز ۹ مهر که منجر به بیهوشی آرمیتا شد، روایت جمهوری اسلامی درباره‌ مرگ آرمیتا گراوند را قابل قبول نمی‌داند. این سازمان با توجه به روایت‌های شهروندی و سابقه جمهوری اسلامی در لاپوشانی جنایات مأمورانش، آن‌چه را که برای آرمیتا روی داد، قتل حکومتی برمی‌شمارد.»

امروز یکشنبه هفتم آبان آرمیتا گراوند در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. خبر جان باختن او بعد از ۲۸ روز، روز گذشته اعلام شده بود. خاکسپاری آرمیتا تحت تدابیر امنیتی شدید و حضور انبوه ماموران انتظامی و امنیتی صورت گرفت.

بنابر تصاویر منتشر شده از بهشت زهرا، تعدادی از مردم که توانسته بودند در محل خاکسپاری او حضور یابند، اقدام به دادن شعار در محکومیت حکومت جمهوری اسلامی کردند.

روز یکشنبه ۷ آبان ماه، در آستانه خاکسپاری این نوجوان، فعالان حقوق بشر از حضور تعدادی از مردم در بهشت زهرا خبر دادند. در تصاویر منتشر شده دور محل خاکسپاری او را با پارچه سفید حصار کشیده بودند و گزارش‌ها از حضور ماموران امنیتی حکایت داشت.

گزارش های اولیه از بازداشت تعدادی از شرکت کنندگان در این مراسم خاکسپاری حکایت دارد. دو نفر از بستگان ‌آرمیتا گراوند⁩ و همچنین چندخانم  که هویتشان تاکنون معلوم نیست، در محوطه بهشت زهرا توسط نیروهای امنیتی  بازداشت شدند. شورای هماهنگی تشکل های فرهنگیان ایران از بازداشت محمدگراوند از آشنایان آرمیتا که از معلمان اخراجی است، خبر داده است.

شاهدان در مراسم به بی بی سی فارسی گفته‌اند نسرین ستوده وکیل دادگستری و فعال شناخته شده حقوق بشر «به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته» است.

آرمیتا گراوند، دانش آموز ۱۷ ساله‌، نهم مهر ماه در حالیکه مقنعه به سر نداشت در مسیر مدرسه در ایستگاه متروی شهدا مورد هجوم زنان حجاب بان قرار گرفت و از ناحیه سر آسیب دید و در بیمارستان نظامی فجر جان خود را از دست داد.

شب گذشته همزمان با اعلام رسمی خبر جان باختن آرمیتا، در چند منطقه در تهران، کرج و شیراز، به یاد او، شعارهای مرگ بر دیکتاتور و ضدحکومتی دیگری فریاد زده شد.

روزنامه اعتماد، در گزارشی از محدودیت ها و کنترل شدید خبر رسانی در مورد فاجعه ی منتهی به مرگ آرمیتا خبر داده است.

مریم شکرانی نوشته است: محمد باقرزاده و غزل حضرتی در گزارشی با تیتر “پایان مراقبت‌های ویژه از آرمیتا” از تلاش‌های متعدد برای تهیه گزارش و به در بسته خوردن نوشته‌اند. ‏آنها لحظاتی بعد از اعلام خبر جان باختن آرمیتا، به مدرسه او ‏هنرستان عروه‌الوثقی رفته‌اند. سرایدار مدرسه به محض اینکه می‌شنود آنها خبرنگار هستند در را رویشان می‌بندد.

خبرنگاران اعتماد نوشته‌اند که حال بچه‌ها از شنیدن خبر بد بوده و با چشمهای گریان زودتر مدرسه را ترک کرده‌اند. برای چند دانش‌آموز هم موتور اورژانس آمده و برخی والدین ‏نگران آمده‌اند تا بچه‌هایشان را با خود ببرند. یکی از دانش‌آموزان در پاسخ به سوال خبرنگاران که فکر می‌کند چه اتفاقی برای آرمیتا افتاده؟ گفته است: “همان که همه می‌دانیم و شنیدیم دیگر”

مدیر مدرسه حاضر به گفتگو نشده و والدین بچه‌های خود را به سرعت دور کرده اند.‌

خبرنگاران اعتماد پیش از اعلام خبر جان باختن آرمیتا، به یاسر مرآتی، رئیس بیمارستان فجر هم زنگ زده‌اند و او گفته با مجوز کتبی و حضوری به بیمارستان بیایید اما تلفن او بعد از اعلام خبر، از دسترس خارج شده است.

معاونت مطبوعاتی ارشاد مدعی شده که هر خبرنگاری با مجوز می‌تواند از وضعیت آرمیتا ‏گزارش تهیه کند و خبرنگاران اعتماد با هماهنگی با معاونت مطبوعاتی ارشاد و پیش از اعلام خبر جان باختن آرمیتا، به بیمارستان فجر رفته اند و زمانی که به بخش ICU می‌رسند کسی زنگ می‌زند که خبرنگار آمده و فوری خودتان را برسانید! ماموری مخصوص می‌آید و درخواست مجوز ارشاد برای معرفی به مقام امنیتی می‌کند. با وجود احراز هویت و ارایه کارت خبرنگاری، مامور مخصوص قبول نمی‌کند و درخواست مجوزی دارد که معلوم نیست باید از کجا تهیه شود؟!

‏خبرنگاران اعتماد بیرون ICU تلاش می‌کنند از خانواده سایر بیماران درباره آرمیتا بپرسند اما آنها می‌گویند خبر ندارند!

‏خبرنگاران اعتماد تلاش می‌کنند با آی‌دی اینستاگرام زنی ارتباط برقرار کنند و با او قرار ملاقات بگذارند که مدعی شده بود همان زن مانتو سفید فیلم مترو است و گشت ارشاد در مترو نبوده اما او هم به هیچ کدام از پیام‌ها پاسخ نمی‌دهد.

از روز گذشته یکی از آخرین استوری هایی که گفته می شود آرمیتا قبل از حادثه پست کرده در شبکه های اجتماعی وایرال می شود. در این استوری نوشته شده است: «حتی تاریک‌ترین شب نیز پایان خواهد یافت و خورشید خواهد درخشید…»

نرگس محمدی: او را «به کام مرگ فرستادند»

نرگس محمدی، فعال حقوق بشر زندانی در ایران و برنده جایزه نوبل صلح در واکنش به جان باختن آرمیتا گرانوند نوشت «آرمیتای پر از شور زندگی ما را به خاطر موهای زیبایش که قصد نداشت با “حجاب اجباری” پنهانش کند، به گام مرگ فرستادند.»

او افزود: «هیچ خبرنگار مستقلی اجازه ورود به بیمارستان ارتش نیافت. خبرنگار فعال، گزارشگر وابسته حکومتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی بود و سایتهای اطلاع رسانی ، سایت های سپاه پاسداران بودند. فیلم های دوربین های مترو، بریده بریده شد.خانواده، دانش آموزان و معلمان مدرسه تحت کنترل قرار گرفتند. خبر مرگ او را نه خانواده، بلکه خبرگزاری دولت اعلام کرد و زمان مرگش را نه علائم تن دختر جان داده، بلکه سیاست دغلکار حکومت تعیین کرد. محل دفنش را هم حکومت اجبار خواهد کرد.»

او گفت «خبر کشته شدن ارمیتا گراوند با مهندسی نهادهای امنیتی، زیر آوار پنهانکاری، فریبکاری و دروغ گویی حکومت” زن ستیز دینی استبدادی ” در میان اخبار کشته‌شدگان جنگ در خاورمیانه، ناله ای در میان فریادهای گوشخراش بود. آتشی بود که شعله هایش از قتل مهسا، نیکا، سارینا ، غزاله و… برمیخواست. آرمیتای ما با مظلومیتی بیش از مظلومیت دختران و پسران جان داده با تیر و گلوله جان داد.»