در پی قتل علی محمد خالقی دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت که یک روز پس از تظاهرات مقابل دانشگاه تهران توسط افراد ناشناس با سلاح سرد مورد ضرب و جرح قرار گرفت و پس از انتقال به بیمارستان به دلیل شدت جراحات درگذشت، از صبح امروز ۲۶ بهمن جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به سیاست‌گذاری دانشگاه و عدم تامین امنیت این منطقه دست به تجمع زدند.
از شعارهای دانشجویان در تجمع امروز: «یکی از ما کم شده، کی می‌خواد جواب بده؟»، «خونی که ریخته میشه با هیچی پاک نمیشه» و «زارع بی‌کفایت مسئول این جنایت» بوده است.

در پی این تجمع حراست خوابگاه با زنجیرکردن درب اصلی موجب شکل‌گیری تجمع در داخل و بیرون درب اصلی و تشدید اعتراض دانشجویان و ایجاد درگیری هایی شده است که بنابر گزارش ها تا شب ادامه داشته است. به گزارش منابع دانشجویی بیش از صد نفر حراستی و لباس شخصی در مقابل درب ورودی کوی حضور یافته اند تا مانع خروج دانشجویان به خیابان بشوند.

بیانیه دانشجویان دانشگاه تهران در خصوص مرگ امیرمحمد خالقی

هم دانشگاهی عزیزمان امیر محمد خالقی به قتل رسید.

این فاجعه به واسطه ی بی مسئولیتی و بی عملی مسئولین دانشگاه تهران و نیروی انتظامی اتفاق افتاد و جامعه ی دانشگاهی کشور را بهت زده و عزادار کرد.

هنوز چند روزی از کشته شدن دانش آموزان کرمانی در سانحه ی تصادف نگذشته که این خبر منتشر می شود. مسئولان بی لیاقت با سوء مدیریت خود باعث در خون غلطیدن جوانان مظلوم ایرانند

این فاجعه در حالی در محل تردد دائمی دانشجویان رخ داد که بارها به صورت کتبی و شفاهی نسبت به عدم امنیت جان و مالمان به مسئولان دانشگاه تذکر و هشدار داده بودیم

حال چه کسی پاسخگوی خانواده ی عزادار این جوان است؟

چه کسی پاسخگوی مرگ جوانان دانش آموز و دانشجو و سرباز ایران است که در سایه ی مدیریت احمقانه و ول انگارانه مشتی بی خرد به اشکال گوناگون جان خود را از دست میدهند؟

پیش از همه چیز با اندوه و شرمندگی بسیار از جامعه دانشگاهی همه جوانان و مردم عزیز کشور عذرخواهی می کنیم که پیش از این تجمع و اعتراض عمومی و دسته جمعی نکرده و مسئولانی که حرف حساب نمی فهمند را تحت فشار قرار نداده و با زبان خوش مطالبات حیاتی خود را دنبال کردیم.

شرمنده ایم که بعد از ریخته شدن خون امیر محمد عزیزمان تجمع کردیم.

شرمنده ایم و میدانیم که روزگاری نه چندان دور دانشجویان دانشگاه تهران بر اساس وظیفه اجتماعی خود مطالبه گر حقوق همه مردم کشور در زمینه های مختلف بوده اند و حالا کسانی هستیم که برای زنده بودن و امنیتمان محتاج حمایتیم.

اما حتما همه شما میدانید که در زندان هایی که نام دانشگاه بر آن گذاشته اند چه بر سر این فرزندان مغموم و ناامید شما میگذرد و هر اعتراضی با چه شیوه ای سرکوب میشود.

اینان حتی اعتراض به کیفیت غذا را برچسب سیاسی و امنیتی زده و چه برخوردهایی که با ما نکرده اند.

در حالیکه ادعا میکنند بودجه کافی برای تامین حداقل نیازهای دانشگاه را ندارند صدها نیروی شرکتی را در حراست به کار گرفتند تا جو خفقان را در فضای بی رمق دانشگاه تشدید کنند دوربینهایشان به جای تامین امنیت محیط اطراف دانشگاه و خوابگاه در درون فضای دانشگاهی نصب شد تا مبادا کسی نفس بکشد.

بر کسی پوشیده نیست اگر کوچکترین خطایی از دانشجویی سر میزد همینان چه بلایی سر او می آوردند.

همه میدانند اگر جای خفتگیریهای هر روزه در این محل موردی کشف حجاب صورت میگرفت یا در جشن دانشجویی چند نفر شادی میکردند چه غوغایی در کشور به پا میکردند و مشتی چاپلوس بی غیرت که به هیچ چیز اعتقاد ندارند برای خودشیرینی چه اقداماتی انجام میدادند. متاسفانه آنچه بی ارزش و بی مقدار است جان ما جوانان ایرانی است.

اما اکنون دیگر نباید سکوت کرد و هر روز مرگ دردناک جوانان را به تماشا نشست به راستی اگر خون و مرگ عزیزانمان نتواند ما را بیدار و هوشیار و فعال کند چه چیز دیگری میتواند؟

در پایان خشمگین و عزادار مطالبات صریح خود را اعلام میداریم

۱. با توجه به فقدان اقدامات لازم از سوی مسئولان دانشگاه و نیروی انتظامی و عدم اعتماد به آنان خواستار حضور نماینده ی دادستانی در جمع خود برای روشن شدن ابعاد مسئله در اسرع وقت هستیم

۲. امنیت محیط اطراف دانشگاهها و خوابگاههای دانشجویی به جای امنیتی کردن فضای دانشگاه باید با قید فوریت انجام پذیرد.

۳. محاکمه معرفی و مجازات همه ی مقصران این حادثه ی تلخ بایستی با شفافیت کامل انجام شود.

۴ در سطح کلان تغییر رویکرد جدی و موثر مدیریتی در خصوص جوانان به خصوص دانشجویان کشور میبایست اعمال گردد.

دانشجویان دانشگاه تهران
جمعه ۲۶ بهمن ۱۴۰۳

اولین روز کاری که پایانی خونین داشت

دوستان هم‌خوابگاهی امیرمحمد خالقی در مصاحبه با وبسایت فراز جزئیاتی را از این رویداد بیان کرده اند.

فراز از قول دوستان این دانشجوی جوان نوشته است که «حراست اصلا توجه‌ای به موضوع چاقو خوردن یک دانشجو در نزدیکی خوابگاه نداشته و تا زمان حضور آن‌ها در بیمارستان، هیچ گونه پیگیری برای وضعیت درمان امیرمحمد انجام نداده بود.»

فراز از قول یکی از هم‌خوابگاهی‌‌های امیرمحمد خالقی نوشت: «امیرمحمد همیشه نهایتا تا ده شب به خوابگاه برمی‌گشت. چهارشنبه وقتی تا حدود دوازده شب برنگشت، نگرانش شدیم و سراغ حراست رفتیم. مسئول حراست فقط گفت مثل این که یک دانشجویی چاقو خورده و الان بیمارستان است. وقتی به بیمارستان شریعتی رسیدیم، متوجه شدیم امیرمحمد از ساعت نه و نیم شب در اتاق عمل است.»

یکی از دوستان آقای خالقی به وب‌سایت فراز گفت: «دکتر می‌گفت فقط بیست دقیقه تلاش کردند او را احیا کنند، تقریبا همه اعضای داخلی بدن آسیب دیده بود. بعد از آن به آی‌سی‌یو منتقل شد اما حدودا هفت و نیم صبح بود که جان خود را از دست داد.»

این دوست هم‌خوابگاهی گفت: «او در حال بازگشت از اولین روز کاری‌اش بود. به‌ همین دلیل لپتاپ همراه داشت. او حساسیت زیادی روی وسایلش داشت. احتمالا مقاومت کرده و آن‌ها هم با چاقو به او حمله می‌کنند. چیزی که مشخص است، بعد از زخمی شدن چند متر پشت سر موتوری می‌دود و بعد از خیابان، کنار پل عابر پیاده بزرگراه جلال روی زمین می‌افتد.»