روزهای شنبه و یکشنبه چندین شهر ایران از جمله اهواز، اصفهان، تهران، رشت، شوش، شوشتر، کرمانشاه، قائمشهر و…شاهد اعتصاب، تجمع و راه پیمایی اعتراضی کارگران و بازنشستگان بود. در شوش گروهی از کارگران نیشکر هفت تپه اعتصاب کرده اند و در سایر شهرها بازنشستگان تامین اجتماعی دست به تجمع و راه پیمایی اعتراضی زدند.
خبر اعتراضات در شبکه های اجتماعی و رسانه ها بازتاب دارد. بنابر گزارش های منتشر شده با ادامه بی توجهی جمهوری اسلامی به مطالبات بازنشستگان در ایران، بازنشستگان تامین اجتماعی و فولاد و معدن تجمع و راهپیمایی اعتراضی برگزار کردند. همزمان، گروهی از کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه دست از کار کشیدند و اعتصاب کردند.
بازنشستگان تامین اجتماعی یکشنبه ۱۲ اسفند در اعتراض به وضع معیشتی نامناسب خود در شهرهایی از جمله اهواز، اصفهان، تهران، رشت، شوش، شوشتر و کرمانشاه دست به تجمع اعتراضی زدند.
این گروه از بازنشستگان در جریان تجمعات خود شعارهایی از جمله «نه مجلس، نه دولت/ نیستند به فکر ملت»، «دشمن ما همینجاست / دروغ میگن آمریکاست»، «ما بازنشستگانیم / دنبال حقمانیم»، «تا حق خود نگیریم / آرام نمینشینیم»، «گرانی تورم / بلای جای مردم» و «وعده وعید کافیه / سفره ما خالیه»، سردادند.
«کارگر زندانی آزاد باید گردد»، «این همه بیعدالتی / هرگز ندیده ملتی»، «جنگافروزی کافیه / سفره ما خالیه» و «تامین را غارت کردند / ما را بیچاره کردند»، دیگر شعارهای معترضان در جریان این تجمعات بود.
یکی از بازنشستگان معترض در شوش در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا گفت: «بعد از سالها خدمت صادقانه، امروز در دوران بازنشستگی سفرههایمان خالی است. ما خواستار افزایش عادلانه مزد و مستمری بر اساس قانون و ارائه خدمات درمانی بهصورت رایگان هستیم.»
این گروه از بازنشستگان خواستار افزایش دستمزد طبق سبد معیشت و تورم، خروج از زیر خط فقر، پرداخت ۲۵ درصد مانده همسانسازی سال ۱۳۹۹، ارائه خدمات درمانی رایگان و ارتقای خدمات رفاهی شدند.
بازنشستگان تامین اجتماعی پیش از این نیز بارها در شهرهای خود دست به تجمع زده و نسبت به شرایط سخت و غیرقابل تحمل معیشتی و ادامه بیتوجهی مسئولان اعتراض کرده بودند.
گروهی از بازنشستگان فولاد و معدن نیز ۱۲ اسفند در شهرهای اصفهان و قائمشهر تجمع و راهپیمایی کردند.
آنها در جریان این تجعمات که در برابر ساختمانهای صندوق بازنشستگی فولاد و در اعتراض به رسیدگی نشدن به مطالباتشان برگزار شد، شعارهایی از جمله «حسین حسین شعارشون / دروغ و دزدی کارشون»، «یک کلام، یک کلام / مزد بدون تبعیض، والسلام» و «هزینهها دلاریه / حقوق ما ریالیه»، سردادند.
آنها ضمن اعتراض به وضعیت معیشتی خود، خواستار اجرای همسانسازی واقعی تا زمان تعیین سبد معیشت، برداشتن سقف حقوق و پرداخت افزایش ۶۵ درصدی مستمری شدند.
بازنشستگان صنعت فولاد پیش از نیز بارها در اعتراض به رسیدگی نکردن صندوق بازنشستگی فولاد به مطالباتشان دست به تجمع اعتراضی زده بودند.
درمان رایگان و پرداخت عیدی معادل حداقل دو برابر حقوق، از دیگر مطالبات بازنشستگان صنعت فولاد و معدن عنوان شده است.
همزمان با تجمع و راه پیمایی اعتراضی کارگران در شهرهای مختلف، در شوش گروهی از کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه ۱۲ اسفند در اعتراض به مشکلات معیشتی اعتصاب کردند.
این گروه از کارگران از صبح یکشنبه دست از کار کشیدند و در برابر در ورودی شرکت تحصن کردند.
کارگران شرکت نیشکر هفتتپه در سالهای گذشته بارها به شیوههای مختلف دست به حرکتهای اعتراضی زدند. به همین خاطر، نام «هفتتپه» به نمادی از مبارزه مدنی کارگران در ایران برای تحقق خواستههایشان تبدیل شده است.
یک روز قبل از آن کارگران ارکان ثالث نفت و گاز در منطقه عملیاتی نار و کنگان در اعتراض به شرایط شغلی و قراردادهای شرکتی تجمع اعتراضی ترتیب دادند.
این کارگران با محوریت خواستهی حذف پیمانکاران، خواستارِ افرایش مزد متناسب با تورم و گرانی، اصلاح و اجرای طرح طبقه بندی مشاغل و اعمال مفاد رأی ۳۱۸۸ دیوان در پرداختهای مزدی شدند و افزودند: ما خواهان حذف کاملا شرکتهای واسطه و برقراری قرارداد مستقیم هستیم. به گفته این کارگران، واسطهها عامل اصلی بی عدالتی و تبعیض در مناطق نفتی کشور هستند و بایستی برچیده شوند
گرانی و تورم، پرداخت دستمزدهای زیر خط فقر، وضعیت معیشتی کارگران، بازنشستگان و مستمریبگیران خشم عمومی را برانگیخته و سبب شده روز به روز بر تعداد تجمعات اعتراضی این اقشار افزایش پیدا کند.
در برخی از اجتماعات اعتراضی کارگران و بازنشستگان همراه با اعضای خانواده حضور دارند. در یکی از اجتماعات اعتراضی بازنشستگان شوش، پدری خطاب به دختر نوجوانش که پلاکارد به دست در جمع بازنشستگان حضور دارد نوشته است:
دخترم، تو شاهدی…
دخترم، امروز تو را با خود آوردم، تا ببینی، تا بفهمی، تا لمس کنی آنچه را که سالهاست بر ما میگذرد. نمیخواستم تنها از رنج بگویم، نمیخواستم تنها از زخمهایی روایت کنم که بر پیکرمان نشسته است. میخواستم خودت ببینی، خودت بشنوی، خودت حس کنی که چگونه قامتهایی که عمری در سازندگی این سرزمین خم نشد، اکنون زیر بار بیعدالتی و تاراج حقوقشان دو تا شده است.
ما نسلی بودیم که ساختیم، که پرداختیم، که امید بستیم به روزهای آرام بازنشستگی، به سالهایی که قرار بود در سایهسار امنیت بگذرد. اما ببین دخترم، چه شد. آنچه به ما وعده دادند، سراب بود. آنچه برایش سالها عرق ریختیم، نانی شد که امروز شرم داریم بر سفره بگذاریم. بیمهای که با خون دل پرداختیم، دستمایه چپاول شد. و ما، مردمانی که عمری آموخته بودیم بسازیم، امروز ناچاریم فریاد بزنیم.
دخترم، امروز دستت را گرفتم و به میان این جمع آوردم تا شاهد باشی که چگونه پدرانت، مادرانت، کسانی که روزی ستونهای این جامعه بودند، برای ابتداییترین حقوق خود، برای آنچه که حق مسلمشان است، در خیابانها ایستادهاند. میخواستم بدانی که سکوت، مرگ تدریجی انسان است. که اگر امروز ما خاموش بمانیم، فردا نوبت توست.
تو میدانی، ما نسلی نبودیم که تن به ذلت دهیم. ما نسلی بودیم که ساختیم، که ایستادیم، که جنگیدیم. اما امروز، در پیری، در دوران استراحتی که هرگز از آن خبری نشد، باید باز هم فریاد بزنیم، باز هم مطالبه کنیم، باز هم در میدان باشیم.
و تو، دخترم، فردای این سرزمین هستی. ببین، به خاطر بسپار، و بدان که حقی که گرفته نشود، غصب میشود. عدالت، گداییکردنی نیست. حق، دادنی نیست، گرفتنی است. امروز که در کنارم ایستادی، فردا نوبت توست که تصمیم بگیری: یا در صف مطالبهگران باشی، یا در زنجیرشدگان خاموش.
انتخاب با توست، اما یادت باشد، ما راه را نشان دادیم…
ثبت ديدگاه