هموطنانی داریم که همگی عاشق محیط‌زیست و نگران بی‌آبی هستند و برای هیرمند و نیامدن آب از افغانستان روز شمار گذاشته‌اند. مشمول الذمه هستید اگر فکر کنید که این افراد قصد انحراف افکار عمومی از بحران دریاچه اورمیه را دارند که ساخته‌ی این حکومت است و می‌خواهند مسئولیت مشکلات را به گردن دشمنان بیاندازند. چون آمریکا دورتر از آن است که بی‌آبی را نیز به گردنش بیاندازند، طالبان را مسئول بحرانی معرفی می‌کنند، سالها پیش از ظهور طالبان نیز وجود داشت.

رسانه‌های خوبی هم داریم که هر چند یکی از آخور و دیگری از توبره می‌خورد، اما هماهنگ رفتار می‌کنند. روزنامه خراسان نگران خشکی آراز در سالهای آینده است و چشم بر روی این همه سد حوزه آبریز آراز در محدوده ایران بسته و برنامه‌های آتی ترکیه را هدف قرار داده و میگوید که با کم شدن آب آراز ما دیگر نخواهیم توانست از آنجا به دریاچه ارومیه آب بدهیم.

این روزنامه سعی دارد مسئولیت ایران در قبال دریاچه اورمیه را مخفی کرده و خوانندگان بی‌خبر خود را بر علیه ترکیه‌ای بشوراند که نه یک مترمربع از حوزه آبریز دریاچه اورمیه در آنجا قرار دارد و نه قرار است یک قطره از آب آراز به دریاچه اورمیه انتقال داده شود. این روزنامه این سخنان را از زبان فعال محیط‌زیستی می‌نویسد که همیشه مخالف انتقال آب از حوزه‌ای به حوزه‌ی دیگر بوده و همین موضع‌اش را در میزگرد دانشگاه صنعتی شریف دریاچه اورمیه نیز گفت. خراسان حتی هنگام تلاوت این دروغ‌ها اختلاف ارتفاع عجیب این دو حوزه را نیز نادیده می‌گیرد.

رادیو فردا نیز در گزارشی از خشکیدن دریاچه تفریحی استادیوم آزادی می‌نویسد و هشدار میدهد که در آینده پاروهای ورزشکاران به لجن کف دریاچه برخورد خواهد کرد. باز مشمول الذمه هستید که اگر فکر کنید اینها به پاروهای ورزشکاران بیش از جان و خاک میلیونها ترک اهمیت می‌دهند.

گزارش رادیو فردا بیش از ورزش و دریاچه به سازنده دریاچه آزادی توجه دارد و میگوید که خود آریامهر این دریاچه را ساخته بود و هنگام ذکر مصائب دریاچه تفریحی آزادی و سازنده ناکام آن چنان سوزی به قلمش می‌دهد که مرحوم کافی فقط موقع ذکر صحنه شهادت علی‌اکبر و حضور امام بر بالین پسر می‌توانست به صدایش بدهد ولی این گزارشگر که ترک نیز هست، هم‌صدا با جریان تحریفگر مرکزی بی‌خیال دریاچه‌ای شده که خشکیدنش جان و خاک میلیونها انسان را تهدید می‌کند.