توماج صالحی صدای طبقات محروم جامعه ایرانی است، او در مورد بی عدالتی و فقر خوانده است. درباره غم آدم های ساده، در مورد دانشجویان، بی چشم انداز بودن آنها و در مورد طبقه کارگر و معلمان و اعتراضات آن ها. او یکی از نمادهای اعتراضات زن، زندگی، آزادی در ایران است. مردم ایران به کمک حمایت ها و اعتراض های بین المللی نخواهند گذاشت حکومت خودکامه او را اعدام کند.
تا همین جا، اعتراض ها نسبت به صدور حکم اعدام برای او بسیار گسترده و خشمگینانه است. نام او بر در و دیوارها نوشته می شود و تصویر او در خیابان ها نصب می شود، موزیک ویدئوهایش از خانه ها پخش می شود. از چهارشنبه تا امروز، یک ملت در برابر صدور حکم اعدام او ایستاده است. دنیا اعتراض کرده است.
جمهوری اسلامی دست به بازی خطرناک زده است، خوشه های خشم را آبیاری می کند، سرکوب وحشیانه زنان، صدور حکم اعدام برای بهترین فرزندان کشور، تحمیل فقر و تنگدستی بر ده ها میلیون مردم زحمتکش ایران، این خشم شعله خواهد کشید. شعله هایش را از هم اکنون می توان دید.
دیکتاتور! به ندای مادر مهسا گوش بده، بگذار توماج نفس بکشد، در آزادی نفس بکشد:
«با نام و یاد مهسای عالمتابم، ژینا خبری مرا دوباره پریشان حال کرد. دوباره، احوال دلم، ای کاش، عبرت دوران میکرد. نگذارید دل مادر توماج دل من شود. نگذارید توماج، آماج بغض فروخفته مادر شود.
بگذارید توماج نفس بکشد تا مادرش، مادران سرزمینم از نفس نیفتند. من هنوز گرم نفسهای ژینا هستم، بگذارید مادر توماج همنفس نفسهای زنده او باشد، میتوانید بگذارید؟»
ثبت ديدگاه