از همان ابتدای خشکیدگی دریاچه اورمیه سدهای پر تعداد حوضه آبریز این دریاچه به عنوان یکی از عوامل اصلی این خشکیدگی مطرح شدند. سدهای متعددی که در مسیر آبهای ورودی به این دریاچه احداث شده‌اند، عرصه را چنان بر این دریاچه تنگ کردند که دریاچه تا مرز مرگ پیش رفت.

با شروع به کار ستاد احیای دریاچه اورمیه عملیات احداث تعدادی از سدهایی که هنوز تکمیل نشده بودند در جهت احیای دریاچه متوقف شد. «سدهای باراندوز و نازلو» اورمیه از جمله این سدها بودند که سبب سر و صداهای زیادی شد‌ند. سال۹۴ نادر قاضی پور نماینده وقت اورمیه در مجلس از جمله کسانی بود که طی مصاحبه‌ای خواستار از سر گیری احداث دو سد یاد شده گشت.

طی یک سال گذشته نیز خبرهایی از تلاش‌های تعدادی از مسئولان کشوری و استانی برای اتمام این سدها منتشر شد که بازخوردهای زیادی داشت. در حالیکه در حال حاضر دریاچه به سرعت به سمت مرگ پیش میرود نماینده اورمیه در مجلس شورای اسلامی سید سلمان ذاکر و مدیر آب منطقه‌ای شهرستان اورمیه یاسر رهبردین از جمله کسانی هستند که طی مصاحبه‌هایی خواهان تکمیل این سدها شده‌اند‌. آقای ذاکر در گفته‌های خود از احداث این سدها در راستای احیای دریاچه اورمیه سخن رانده و آقای رهبردین نیز اشاره می‌کند که احداث سد در تخریب دریاچه تاثیری نداشته و تغییر رژیم بارش‌ها، تغییر کاربری زمین‌ها از دیم به آبی، تغییر الگوی کشت از کم آب بر به پر آب بر و پل میانگذر از دلایل اصلی تخریب دریاچه بوده‌اند.

اما این مسئولان چه اندازه در گفته‌هایشان صادق، محق و دقیق هستند؟

ایشان هیچ اشاره‌ای به هویت، روند تحقیقات و محل انتشار نتایج تحقیقات کارشناسانی که معتقدند سدسازی‌ها تاثیری در تخریب دریاچه نداشته است نمی‌کنند!

آقای رهبردین تغییر کاربری زمین‌های کشاورزی از دیم به آبی و کم آب بر به پر آب بر را به عنوان یکی از مسائل اصلی تخریب دریاچه اورمیه بیان می‌کند، اما اشاره‌ای به محل تامین آب این زمین‌ها نمی‌کند. سوال بزرگی که اینجا باید جواب داده شود این که در حالیکه دهه‌هاست با خشکسالی‌های متوالی مواجهیم و در سراسر کشور سطح زیر کشت آبی در حال کاهش است چگونه در حوضه آبریز دریاچه اورمیه که خود یکی از قربانیان اصلی خشکسالی‌ست هر ساله سطح زیر کشت آبی افزایش پیدا می‌کند؟

کافیست توجه کنیم که از سال ۸۳ تا ۹۷ نزدیک به نیم میلیون هکتار از سطح زیر کشت آبی کشور کاسته شده اما در مقابل طبق پژوهش منتشر شده در مجله Agricultural Water Management مساحت اراضی آبی در حوضه دریاچه اورمیه طی دهه‌های گذشته ۴۳۷% افزایش داشته است. این نیز نتیجه سدسازی‌های متعدد است که حقابه دریاچه اورمیه را قطع و جهت امر کشاورزی به زمینهای اطراف هدایت کرده‌اند و تغییر کاربری از کشت دیم به کشت آبی تنها یک وجه آن است که به غیر از آن زمین‌خواری‌ها و تبدیل مراتع و زمین‌های منابع طبیعی به زمینهای کشاورزی نیز غیر قابل چشم پوشی است. چنانچه ایسنا در گزارشی مدعی تبدیل ۱۸۲۳۰ هکتار از زمین‌های کشاورزی منطقه به آبی با احداث سد باراندوز شده است. مصاحبه‌های متعددی از رییس وقت ستاد احیای دریاچه اورمیه نیز مبنی بر عدم آزادسازی حقابه دریاچه اورمیه در سالهای گذشته منتشر شده که خود حکایت میزان انتقال آب به این اراضی دارد.

حال در شرایطی که دریاچه اورمیه به نقطه‌ای بحرانی رسیده و حتی طی روزهای گذشته طوفان نمک به شهرستان مرند نیز رسید پافشاری عده‌ای بر افتتاح سدهایی که ظرفیت تنظیم آبشان به نیم میلیون متر مکعب میرسد چه توجیهی دارد؟ چنانچه طی سالیان گذشته حقابه دریاچه اورمیه به پشت دیوار سدها مانده هیچ تضمینی بر احقاق حقابه دریاچه از سدهای مزبور وجود ندارد و تکمیل این سدها به معنی برداشتن گامی به سوی خشکی کامل دریاچه خواهد بود.

حال سخنان بعضی از مسئولین در رابطه با احداث این سدها در راستای احیای دریاچه اورمیه نه تنها یک عوام فریبی بلکه جنایتی است که زندگی میلیون‌ها انسان و محیط زیست منطقه را با نابودی روبرو خواهد ساخت. اساس صحبت‌های یاد شده نه بررسی‌های علمی که به نظر اغراض سیاسی و یا اقتصادی می‌باشد که زندگی مردم منطقه را وجه‌المعامله سودهای خود می‌کنند.