پلیس استان گیلان گزارش‌ها درباره قتل ناموسی دختری ۱۴ ساله به دست پدرش در روستایی در این استان را تایید کرده و مقام‌های قضایی بعد از چند روز سکوت از “رسیدگی ویژه” به این پرونده خبر داده‌اند.

رسانه‌های محلی در گیلان گزارش داده بودند که رومینا اشرفی در رابطه‌ای بوده که خانواده او به شدت مخالف آن بوده‌اند و به همین دلیل از خانه فرار کرده است.

اما پلیس بعد از گزارش خانواده‌ها او و مرد همراهش را دستگیر کرده است. به گفته شاهدان محلی رومینا از ترس جانش نمی‌خواسته به خانه برگردد اما پلیس “طبق قانون” او را تحویل خانواده‌اش داده است.

بنا بر این گزارش‌ها بعد از بازگشت به خانه، پدر رومینا در خواب به سراغ او می‌رود و ابتدا سعی می‌کند او را خفه کند، اما نمی‌تواند و با داس گردن او را می‌برد و “سرش را از تنش جدا می‌کند.”

مادر رومینا بعد از دیدن این صحنه با شیون و فریاد همسایه‌ها را خبر می‌کند و در نهایت پلیس پدر رومینا را دستگیر می‌کند.

جان احمد آقایی، معاون دادگستری گیلان درباره قتل رومینا گفته است: “پس از اینکه فرزند تحویل خانواده می‌شود آنها شب را در منزل یکی از بستگان در آستارا ساکن می‌شوند و شرایط کاملا معمولی و طبیعی بوده است، ولی فردای آن روز به روستای خود بر می گردند و مشخص نیست آنجا چه اتفاق غیر عادی رخ داده است که در هنگام غروب و وقتی دختر در خواب بوده، پدر، دختر خود را به قتل می‌رساند.”

مصاحبه با ایران اینترناسیونال: ریشه قتل‌های ناموسی چیست ؟

در این قتل باز هم مساله “شرف و ناموس” در میان است که از طرف  یکی از اعضای یه گروه مشخص ,  رفتار خارج از “نرم‌ها و ارزش‌های جامعه ” سر زده است ، که تنها با کشتن او میتواند “شرفی را که لکه دار شده است” تمیز و پاک کند.

قتلهای ناموسی در تاریخ  کشور‌های دیگر دنیا نیز مثلا اسیای دور ، چین و ژاپن وجود داشته است. مثلا دوئل یک نمونه از قتلهای ناموسی در آمریکا است .

علاوه بر منشأ فرهنگی و آداب و رسومی,  که چنین ارزش‌های منفی را در یک جامعه فرم میدهد, و تک تک اعضای آن گروه انسانی تنها بر اساس معیار و درجه وفادری به این “ارزش‌های  منفی” ارج نهاده میشوند و در صورت زیر پا گذاشتن آن مرتد شناخته شده و چون این مورد از گروه حتا حذف فیزیکی میشوند،  در ایران اضافه شدن مذهب به این مساله بعد دیگری داده است و مادر این کودک ۱۴ ساله خواهان قصاص است و اجرای احکام اسلامی. در حالیِ اگر اجرای احکام اسلامی این مشکلات را حل میکرد این وضیعت بعد از ۴۰ سال اجرای قصاص و اعدام باید از بین میرفت.

در این بین چیز دگری که بسیار مهم است مساله کودک همسری است که در ایران از طرف حتا نمایندگان زن چون خانوم” لاجوردی” تایید میشود و معلوم نیست چطور یک کودک ۱۴ ساله که باید در مدرسه در حال دانش آموختن باشد,  خواستگاری با دو برابر سن خود پیدا میکند که خواهان عروسی با او نیز میشود و این ارزش منفی در جامعه نهادینه و قانونی شده است که حتا کسی از قباهت آن سخن نمی‌گوید  و این مرد و این” خواستگار ” را به علت تمایلات پدوفیلی مورد بازخواست قرار نمیگیرد ؟

این مشکلات کلی جامعه فقیر و عقب مانده عشیره‌ای هست از نظر فرهنگی است که هیچ علاجی جز رشد دادن فرهنگ جامعه و نگاه به زن و سن ازدواج و مبارزه متمادی با مرد سالاری و کودک همسری ندارد.

فعالیت هایی مهم فرهنگی که نه تنها در ایران انجام نگرفته بلکه با سر کار آمدن رژیمی اسلامی ، حتا به شکل فاجعه باری قتل‌های ناموسی نرمالیزه گشته است .

از آنجا که عموما به این قتلها به شکلی ” تزئینات ” مختلف از جمله صورت خود کشی داده میشود، و از طرف عموم نیز چون ” “مساله شخصی خانواده ” شناخته شده، کسی از آمار حقیقی این قتلها خبردار نمی‌شود و هیچ همکاری نیز از طرف دولت و مقامات قضایی انجام نمیگیرد که آنها را بر ملا کند.