- کیوان حسینی
پارلمان اروپا روز پنجشنبه با تصویب یک قطعنامه، مجموعهای از خواستهها را به عنوان «واکنش اتحادیه اروپا به اعتراضها و اعدامها در ایران» مطرح کرد؛ درخواستهایی که طیف گستردهای از مسایل، از افزایش تحریم و حمایت از معترضان تا تروریستی خواندن سپاه پاسداران را در بر میگرفت.
نهاد قانونگذاری اتحادیه اروپا، یک روز پیشتر نیز با تصویب تغییری کوچک، درخواست تروریستی خوانده شدن سپاه پاسداران را به یکی از گزارشهای سالانهاش اضافه کرده بود.
این در حالی است که پارلمان اروپا، به رغم داشتن اختیاراتی در برخی مسایل مانند بودجه اتحادیه اروپا یا قراردادهای بازرگانی و تجارت بینالمللی، در موضوعات مرتبط با سیاست خارجی و امنیت ملی کشورهای عضو از حداقل قدرت و اختیار برخوردار است و نهادهای اجرایی اتحادیه اروپا ملزم نیستند که به مصوبات این پارلمان در چنین مسایلی توجه کنند.
به همین دلیل چه قطعنامهای که روز پنجشنبه تصویب شد و چه چند جملهای که به گزارش سالانه شکل اجرای پیمان سیاست خارجی مشترک اتحادیه اروپا در روز چهارشنبه اضافه شد، ضمانت اجرایی ندارند. اصولا تصمیماتی در این سطح نه با توجه به خواستههای اعضای پارلمان اروپا، بلکه بر اساس سیاست خارجی کشورهای عضو و منافع ملی مورد نظرشان گرفته میشوند.
معنای تصویب این قطعنامه چیست؟
به رغم اینکه قطعنامه جدید پارلمان اروپا ضمانت اجرایی ندارد و به بخشی از قوانین اتحادیه اروپا تبدیل نمیشود، اما تصویب چنین قطعنامهای – که در واقع یک بیانیه سیاسی است – بیاثر هم نیست. به ویژه اینکه این قطعنامه در زمانی تصویب میشود که سیاست خارجی اتحادیه اروپا به شکل قابل ملاحظهای بر روی مساله جنگ اوکراین متمرکز است.
در حال حاضر نیز اگرچه نقض حقوق بشر در ایران و سرکوب معترضان موجب شده تا گروهی از سیاستمداران اروپایی در سطح ملی و فراملی (اتحادیه اروپا)، مقابله با جمهوری اسلامی ایران را در دستور کارشان قرار بدهند. اما برخلاف سالهای گذشته که عموما اولویتهای سیاست خارجی مانند امنیت، مانعی بر سر راه مجازات حکومت ایران به دلیل مسایل حقوق بشری بود، اتهام مشارکت ایران در جنگ اوکراین، این مانع را کمرنگتر کرده است.
از آغاز اعتراضها در ایران، اتحادیه اروپا تاکنون سه بار، گروهی از مقامها و نهادهای ایرانی را به اتهام دست داشتن در سرکوب معترضان تحریم کرده؛ اما هر بار این تحریمها در حاشیه بررسی راههای مقابله با روسیه در اوکراین به مرحله پایانی تصویب رسیده و همچنان، ادامه یافتن «کمک ایران به روسیه در جنگ اوکراین» موجب شده تا اروپاییها در تدارک تصویب تحریمهای بیشتری هم باشند.
در قطعنامه روز پنجشنبه پارلمان اروپا هم خواسته افزایش تحریم جمهوری اسلامی در حالی مطرح شده که پیشتر، مقامهای اروپایی از آماده شدن یک فهرست شامل ۴۰ شخص و نهاد برای چهارمین دور تحریم ایران صحبت کردهاند. چنین تحریمهایی بدون قطعنامه پارلمان اروپا هم تصویب میشدند.
اما یکی از خبرسازترین بخشهای این قطعنامه، درخواست اضافه کردن نام سپاه پاسداران به فهرست سازمانهای تروریستی اتحادیه اروپاست؛ اقدامی که اگر اتفاق بیفتد، به معنای یک رویارویی بسیار گستردهتر با حکومت ایران خواهد بود و در تاریخ ۴۰ ساله روابط کشورهای اروپایی با جمهوری اسلامی در ایران، یک نقطه عطف مهم خواهد بود.
و البته چنین خواستهای بدون پیشزمینه نیز مطرح نشده. در هفتههای اخیر، کشورهای اروپایی از ابزارهای مختلف استفاده کردهاند تا رفتار جمهوری اسلامی را در دو موضوع مختلف تغییر دهند: اول جنگ اوکراین و دوم سرکوب معترضان. اضافه کردن نام سپاه به فهرست سازمانهای تروریستی، یکی از کارتهای مهم وزارت خارجههای اروپایی است که در هفتههای اخیر آن را درقالب یک تهدید جدی مطرح کردهاند.
گرفتن چنین تصمیمی در شورای امور خارجی اتحادیه اروپا که با حضور وزرای خارجه ۲۷ کشور عضو برپا میشود و جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا ریاست آن را برعهده دارد، کار آسانی نیست. کشورهای مختلف با اولویتهایی متفاوت در ارتباط با ایران دراینباره تصمیم میگیرند.
اقداماتی شبیه به تصویب قطعنامه پارلمان اروپا، از جمله گامهایی است که میتواند به ابزاری مهم در دست موافقان افزایش فشار بر ایران تبدیل شود و کار را برای آنها که به دلایل گوناگون با این تصمیم مخالفت خواهند کرد، دشوار کند. چنین قطعنامهای بر افکار عمومی اتحادیه اروپا بیاثر نیست و برای کارزار فشار بر ایران، دارای ارزشی سیاسی است.
چرا سپاه به هدف اصلی این روزها تبدیل شده؟
سپاه پاسداران سالهاست که به عنوان یک گروه نظامی با هویتی چندگانه و پرسشبرانگیز، به مساله سیاست خارجی و امنیت رقبای منطقهای و بینالمللی ایران تبدیل شده است. این سازمان مسلح، مبلغ ایدئولوژی اسلامگرای شیعی حکومت ایران است و در داخل و خارج از کشور، برای ارزشهای ریشهگرفته از این ایدئولوژی میجنگد.
تلاش برای فشار بر سپاه پاسداران از سوی کشورهای غربی نیز تازگی ندارد. غربستیزی سپاه پاسداران که ادامه بیواسطه غربستیزی حکومت ایران محسوب میشود، در کنار اسرائیلستیزی، فرقهگرایی اسلامی و فعالیتهای گسترده این نهاد در خارج از مرزهای ایران، از جمله ویژگیهایی است که موجب شده برخی کشورهای غربی، این نیروی مسلح را به یک «تهدید» برای منافعشان در خاورمیانه ارزیابی کنند.
اما آنچه به شکل قابل ملاحظهای در یک سال اخیر بر روی محاسبات کشورهای غربی در این زمینه اثر گذاشت، جنگ اوکراین و نقشی بود که پهپادهای ساخت سپاه پاسداران در این جنگ بازی کردند؛ اقدامی که از نگاه برخی ناظران، سپاه را از یک «تهدید» منطقهای در خاورمیانه، به دردسری جدیتر، پشت مرزهای اتحادیه اروپا تبدیل کرد.
این اتفاق برای رقبای منطقهای ایران نیز به فرصتی تبدیل شد تا استدلال قدیمیشان را مبنی بر اهمیت خارقالعاده فعالیتهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به باوری فراگیر در میان سیاستگذاران اروپایی تبدیل کنند.
در این مدت، اتحادیه اروپا بارها سعی کرد که گامهایی بردارد تا اول از همه، تصمیم تاریخی جمهوری اسلامی در «حمایت از روسیه در جنگ اوکراین» بیجواب نماند؛ دوم سپاه پاسداران به طور مشخص تنبیه شود و سوم، رفتار جمهوری اسلامی ایران در همکاری نظامی با روسیه تغییر کند.
اما همزمان مساله مذاکرات هستهای و لزوم باز نگاه داشتن دریچه دیپلماتیکی با ایران بر روی تصمیمات اروپاییها سایه انداخته بود و همواره، مانعی بود بر سر افزایش تنش با تهران. به همین دلیل، تنبیه سپاه یا جمهوری اسلامی هرگز از گامهایی حسابشده فراتر نرفت؛ گامهایی که در نهایت موجب نشوند ایران از حضور در هرگونه مذاکره دست بشوید.
وقتی اعتراضهای ایران در شهریورماه آغاز شد، بعدی تازه به روابط اروپا و تهران اضافه شد: اینکه رهبران اروپایی تحت فشار قرار گرفتند تا از معترضان حمایت کنند و چشم خود را بر روی سرکوب معترضان نبندند. این فشار که به شکل گسترده چه در سطح جامعه مدنی و رسانهها و چه در سطح سیاست داخلی کشورهای اروپایی نمود پیدا کرد، راه هرگونه مماشات با حکومت ایران را دشوارتر کرد.
اعدام معترضان و بیتوجهی حکومت ایران به درخواستهای بیشمار کشورهای غربی – به ویژه کشورهای اروپایی – آخرین پرده از نمایش رویارویی جمهوری اسلامی و جامعه بینالمللی بود که در میان کشورهای اروپایی، به شکل کارزاری همه جانبه برای متوقف کردن «ماشین اعدام» روحانیون ایرانی خود را نشان داد.
در چنین شرایطی، سیاستمداران اروپایی، سراغ ابزارهایی رفتهاند که اگرچه بر تنش میان دو طرف خواهد افزود، اما همزمان فشار را بر حکومت ایران افزایش میدهد. علاوه بر تحریمهای بیشتر، اضافه کردن نام سپاه پاسداران به فهرستهای تروریستی یکی از همین ابزارهاست.
تروریستی خواندن سپاه چقدر اهمیت دارد؟
سپاه پاسداران همین حالا در فهرست سازمانهای تروریستی ایالات متحده آمریکا قرار دارد. بسیاری از فرماندهان و شرکتهای وابسته به این نهاد نیز از سوی کشورهای غربی به شکل موردی تحریم شدهاند. هرگونه فعالیت این نهاد در دنیای غرب با محدودیتهای جدی روبهروست. و اصولا ارتباط با این نهاد به یک «بدنامی» قابل توجه در سطح افکار عمومی کشورهای غربی بدل گره خورده است.
با این همه، هنوز قرار گرفتن نام سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی اتحادیه اروپا که شامل ۲۷ کشور مختلف است، علاوه بر آثار جدی بر سطح فعالیت سپاه در اروپا، ارزشهای سیاسی و نمادین قابل ملاحظهای دارد که موجب خواهد شد تا سطح تنش میان تهران و اروپا به سطحی کمسابقه برسد.
بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در واکنش به قطعنامه روز پنجشنبه پارلمان اروپا، نشانه روشنی است از اهمیتی که چنین تصمیمی برای ایران دارد. همانطور که وزیر خارجه ایران در مکالمه تلفنی با جوزپ بورل گفت «سپاه پاسداران، یک نهاد رسمی حاکمیتی است». قرار گرفتن چنین نهادی در فهرست سازمانهای تروریستی، ضربه قابل ملاحظهای به موقعیت این نهاد در سطح بینالمللی محسوب میشود.
به بیان دیگر، چنین کاری – به رغم اینکه پیشتر توسط آمریکا نیز انجام شده – همچنان به معنای کاستن جایگاه سپاه از یک گروه نظامی رسمی مانند ارتشهای ملی به گروههای شبهنظامی است که موجودیتشان بر اساس حاکمیت قانون، مشروعیت کافی ندارد؛ سازمانی در حد باقی گروههای این فهرست.
آمریکا که پیش از این سپاه پاسداران را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داد، در چهار دهه گذشته با ایران ارتباط دیپلماتیک نداشته و از مبادلات رسمی تجاری میان دو کشور خبری نیست. این وضعیت به هیچ وجه با مجموعه ۲۷ کشور اروپایی قابل مقایسه نیست.
برای سپاه پاسداران، مسیری که دنیای غرب در مقابله با این گروه در پی گرفتهَ، بسیار فراتر از محدودیت فعالیتهای اقتصادی در اروپا، هزینه در بردارد. اعضای کنونی و سابق سپاه، بخش مهمی از قدرت سیاسی کشور را در دست دارند. آنها از پستهای مهمی مانند وزارت و ریاست سازمانهای دولتی تا نمایندگی مجلس و حتی سفرای ایران در کشورهای مختلف جهان را درست دارند که با تروریستی خوانده شدن سپاه، هرگونه ارتباطشان با اروپا، با ابهاماتی همراه خواهد شد.
به همین دلیل نیز چنین اقدامی، نه یک گام همیشگی برای فشار بر حکومت ایران، بلکه ضربهای سنگین به مشروعیت حکومت جمهوری اسلامی است؛ ضربهای که تهران نیز ناچار است به آن واکنش نشان دهد و از موقعیت و اعتبار جهانی خود دفاع کند.
این ملاحظات پیچیده و چندلایه یکی از اصلیترین دلایل خودداری کشورهای اروپایی تا امروز برای برداشتن چنین گامی در مقابله با جمهوری اسلامی در ایران بوده. هر چند که در حال حاضر مطلقا روشن نیست که آیا اتحادیه اروپا سپاه را به فهرست سازمانهای تروریستی اضافه خواهد کرد یا نه، ولی اگر همین امروز این گام برداشته شود، پرسشهای اصلی این ملاحظات همچنان بر سرجایشان باقی خواهند بود و میتوانند بر روابط سیاسی تهران در سطح بینالمللی آثاری مهم و درازمدت داشته باشند.
ثبت ديدگاه