براساس گزارش خبرگزاری «ایسنا» صبح روز یکشنبه ۲۴تیر۱۴۰۳، کندانسور توربین نیروگاه رامین اهواز نشتی پیدا کرد. این بدان معنا بود که نیروگاه بهزودی از مدار خارج شده و خاموشی بخش عظیمی از خوزستان، ازجمله اهواز را در یکی از گرمترین روزهای سال فرا میگرفت. بر اساس این گزارش، هرچند «پروتکلها» میگویند در چنین شرایطی باید فعالیت نیروگاه متوقف و عملیات رفع نقص بعد از سرد شدن کامل محیط نیروگاه صورت بگیرد، اما متخصصان، مهندسان و اپراتورها تصمیم گرفتند در حالت آماده به کار نیروگاه، نشتی را پیدا کرده و عملیات تعمیرات را انجام دهند.
تصاویر منتشر شده از برخی نیروهای فنی متخصص و مهندسان نیروگاه، موجی از تحسین و ستایش را در میان کاربران بهدنبال داشت، اما شماری از شهروندان نیز به موضوع بسیار مهم ایمنی در محیط کار و نامناسب بودن تجهیزات و لباس این نیروها برای انجام چنین عملیات دشواری اشاره کردند.
***
در ویدیوها و تصاویر تاثیرگذار منتشر شده از متخصصان و مهندسانی که در عملیات رفع نشتی نیروگاه رامین اهواز با هدف جلوگیری از خاموشی و قطع برق منتشر شده، چیزی که پررنگ است، نداشتن لباس و تجهیزات ایمنی کافی برای حضور در چنین عملیات خطرناکی است.
«رضا خسروی» و «محمد امیری»، دو تن از مهندسان مکانیک و کارشناسان توربین که همراه با شماری دیگر از همکارانشان برای قطع نشدن برق شهر به جایی رفتند که کم از جهنم نداشت و خوشبختانه زنده بازگشتند، با لباسهای کار عادی غرق در روغن و گریس، از فرط گرما دراز کشیدهاند و چهرههایشان از داغی هوا کبود است. یکی از نیروها بعد از خروج از کانال محل عملیات سرش را زیر شیر کلمن آبی پلاستیکی میگیرد؛ تنها وسیله خنککنندهای که آنجاست و آب شرب کارگران را تامین میکند. عملیاتی که این کارگران در آن شرکت کردهاند چه بود؟
نیروگاه باید دو روز خاموش میشد تا سرد شود
«مسلم» از اواسط دهه ۸۰ شمسی بهعنوان کادر فنی نیروگاه شهید سلیمی در نکا مشغولبهکار است. او به «ایرانوایر» میگوید: «همه میگویند کار در معدن دشوار است، اما کار در بخش تعمیرات نیروگاههای برق و شرکتهای صنعتی و نفتی هم همسنگ کار در معدن است. در نیروگاهی که من کار میکردم، هر سال در فصل سرد بهدلیل عدم تامین گاز مصرفی، نیروگاه از مدار خارج میشد و برای برگرداندن آن به مدار مثل این بود که جانمان را کف دست بگیریم. دارم فکر میکنم چطور در جهنم خوزستان بدون خاموش کردن نیروگاه، بدون صبر کردن برای سرد شدن محیط، این بچهها خطر کردند و عملیات را اجرا کردند.
تعمیر نیروگاه در حالت آماده به کار خلاف مقررات و پروتکلهای مصوب است. بهعلاوه، دمای محیط توربین نزدیک به ۷۰ درجه و رطوبت بالای ۹۰ درصد است. این درست مثل این است که کسی بخواهد وارد جهنم شود.»
مسلم با اشاره به طولانی بودن زمان این عملیات- چیزی قریب به ۱۸ ساعت کار طاقتفرسا- میگوید: «رسانهها روی شکسته شدن یک رکورد بینظیر جهانی در زمان تعمیر خیلی دارند مانور میدهند. اینکه برخلاف پروتکلها و بدون اینکه یک ثانیه وقفه در کار نیروگاه رخ بدهد. دم این بچهها گرم، اما ما همیشه این اندازه خوششانس نیستیم و گاهی چنین ریسکهایی به قیمت جان عزیزانمان تمام میشود. حداقل وظیفه کارفرمایان این است که در برابر بزرگی و از خودگذشتگی این بچهها، تجهیزات و امکانات کافی برایشان مهیا کنند.»
ناایمن بودن محیط کار و جان ارزان کارکنان
ماهیت برخی مشاغل با خطر عجین است. آتشنشانها، کارگران و کارشناسان شاغل در واحدهای صنعتی و نفت و گاز و پتروشیمی، نیروهای عملیات ویژه در اغلب کارخانهها و کارگران شاغل در معدن بهخوبی میدانند تا چه اندازه حساسیت شغلیشان بالاست و ایمنی در محیط کار تا چه اندازه میتواند حافظ سلامت آنها باشد.
روز ۷آذر۱۴۰۲، کانال تلگرامی «شورای سازماندهی کارگران صنعت نفت»، از جانباختن جوان ۳۳ ساله اهل اندیمشک، به نام «بابک بهاروند» خبر داد که بهعنوان «غواص جوش زیر آب» در یکی از شرکتهای پیمانکاری شرکت نفت فلات قاره مشغولبهکار بود. بابک در هنگام عملیات غواصی در منطقه عملیاتی سیری، بهدلیل «فراهم نبودن شرایط ایمن در محل عملیات»، جان خود را از دست داد.
یک شاهد عینی درباره حادثه رخ داده برای این کارگر جوان به ایرانوایر گفت که پس از اینکه مدتی از آغاز عملیات غواصی گذشت، او به سطح آب آمد و صراحتا گفت که وضعیت جسمی مناسبی ندارد: «بهمحض اطلاع، تیم همکاران او را از آب خارج و به داخل اتاق فشار انتقال دادند، یک ساعت بعد حال جسمی او رو به وخامت گذاشته و با شناور مستقر در محل، به مرکز درمانی جزیره سیری منتقل شد؛ اما متاسفانه پیش از رسیدن به درمانگاه جان خود را از دست داد.»
براساس آنچه منابع کارگری منتشر کردند، علت این اتفاق تلخ، «اشتباه اداره تعمیرات در عدم تعریف شرح کار استاندارد برای فعالیت در عمق دریا» عنوان شد.
کارگر شاغل در یکی از مجموعههای نفتی ایران درباره ناایمن بودن محیطهای نفتی، پتروشیمی، صنعتی و بهویژه سکوهای نفتی دریا میگوید: «ایمنی محیط کار یکی از موضوعات مورد اعتراض کارگران نفت در همه دورههای اعتصاب و اعتراضاتی است که از زمان قدرت گرفتن پیمانکاران بیشتر هم شده است. نیروهای فنی در محیطهای صنعتی بهطور مداوم قربانی میشوند و یکی از مطالبهها همین است که جلوی تکرار چنین فجایعی را بگیریم و خواهان تامین فوری شرایط ایمن در محیط کارمان باشیم. ما عامل اصلی وقوع چنین جنایاتی را کارفرمایان و پیمانکاران میدانیم.»
تشویقها را باور کنیم یا بیپاسخ ماندن حداقل مطالبات را؟
براساس اعلام دولت تا پایان سال ۱۳۹۹ در ایران، ۱۲۹ نیروگاه دولتی و خصوصی در ۲۸ استان توسط شرکت سازمان توسعه برق ایران مدیریت میشدند. پیمانکاران زیادی هم در این نیروگاهها حضور دارند. شرکتهای قدیمی هنوز صدها نیروی شاغل رسمی دارند که در کنار شاغلانی که با پیمانکاران قرارداد دارند، کار میکنند. در سالهای اخیر، بودجهای که شرکت مادر تخصصی تولید نیروی برق حرارتی از وزارت نیرو دریافت میکند کم و کمتر شده، تا جایی که به گفته کارگران این نیروگاهها، شرکت مادر تخصصی در حال کاهش هزینههای توسعه و تعمیرات است و بدهی زیادی هم به پیمانکاران و تامینکنندگان قطعات نیروگاهی دارد؛ اما این همه بدهی این شرکت نیست. بخش بزرگی از بدهیها حقوق و مطالبات خود کارگران و کارکنان نیروگاههاست.
«سید سعید»، نزدیک به بیست سال است که در نیروگاه تولید برق رامین اهواز کار میکند. کارگر فنی است و وقتی درباره همکارانش حرف میزند، غرور را میشود در صدایش حس کرد: «گل کاشتند بچهها، ولی شما میدانید کارانه و سختی کار همین بچهها از سال ۱۳۷۸ کم و کمتر و در نهایت قطع شده است؟ سنوات بعضی از بازنشستگان همین نیروگاه از سال ۱۳۹۷ تا الان پرداخت نشده است؟ آبان ۱۳۹۹ ما در اعتراض به واریز نشدن کمکهای رفاهی، مشکلات بیمهای و مشخص نبودن تکلیف پرداخت وام دست از کار کشیدیم، اما اعتصاب جیپ پر از پول میخواهد و ما نداریم. مجبوریم به کار برگردیم، چون زن و بچه داریم، اجاره خانه داریم، فرزندان دانشجو داریم. خدا را شکر که عملیات نیروگاه موفقیتآمیز بود، حداقل نگاهی به کسانی که زحمت میکشند افتاد. اگر عملیات ناموفق بود و زبانم لال کسی از دست میرفت، باز هم همه کاسه و کوزه سر کارگران و کارکنان فنی میشکست.»
مسوولیت دولت مسعود پزشکیان چیست؟
رعایت قانون همسانسازی حداقل حقوق و تورم، حل مشکل معیشتی بازنشستگان و ساماندهی نیروهای شرکتی، سه مورد از وعدههای مسعود پزشکیان در دوران تبلیغات انتخاباتی او بود.برای تحقق مطالبات بازنشستگان، کارگران و کارکنان واحدهای صنعتی و رفع مشکلات معیشتی آنها، به نظر میرسد دولت باید بر انطباق بودجه با هزینههای زیرمجموعههای خود، نظارت مضاعف داشته باشد. بخشی از این هزینهها بهصورت مستقیم مختص نیروی انسانی است و دولت چه خود بهطور مستقیم کارفرمای این بخش از مزدبگیران باشد و چه در مقام مجری قانون بهعنوان حافظ منافع جمعی، در قبال این افراد مسوولیت دارد و باید پاسخگو مطالبات آنها باشد.
Iranwire
ثبت ديدگاه