جوزیف مسعد (Joseph Massad) استاد سیاست مدرن عرب و تاریخ روشنفکری در دانشگاه کلمبیا، نیویورک است. او نویسنده کتابها و مقالات دانشگاهی و روزنامهنگاری بسیاری است. از کتابهای اوست: «تاثیرات استعمار: ساخت هویت ملی در اردن»؛ «اعراب آرزومند»; «تداوم مسئله فلسطین: مقالاتی درباره صهیونیسم و فلسطینیان» و اخیراً «اسلام در لیبرالیسم». کتاب ها و مقالات او به ده ها زبان ترجمه شده است.
————————-
سادیسم مدتهاست که رفتار شاخص مستعمرهنشینان صهیونیست با فلسطینیها است که ریشه در دیدگاههای شرقشناسانه دارد مبنی بر این که اعراب فقط حرف «زور» را میفهمند – از جمله خشونت جنسی.
رسوایی شکنجه جنسی اسرائیل که در آن ۹ سرباز در ۲۹ ژوئیه به اتهام شکنجه فیزیکی و جنسیِ مردان فلسطینی دستگیر شدند، در رسانههای غربی به عنوان انحراف از روشهای معمول شکنجه اسرائیل توصیف شد.
ایده این است که شکنجهگران اسرائیلی معمولاً اسیران فلسطینی را مورد تجاوز جنسی قرار نمیدهند.
چهار تن از سربازان دستگیر شده بعداً در پی اعتراضهای گسترده آزاد شدند.
وزارت امور خارجه ایالات متحده که وانمود میکرد از چنین شکنجههایی وحشت زده شده است، ویدئویی را که شامل گزارش تجاوز جنسی بود، “وحشتناک” توصیف کرد و موکدانه گفت که «نباید کوچکترین مدارایی برای آزار جنسی یا تجاوز به هر زندانی قایل شد. بازداشتشدگانی وجود دارند که مورد آزار جنسی یا تجاوز جنسی قرار گرفتهاند، دولت اسرائیل و ارتش اسرائیل باید این اقدامات را به طور کامل بررسی کنند و هر کسی را که مسئول آن است، در مقابل قانون به پاسخگویی وادارند.»
کاخ سفید، که احتمالاً از شیوه آزار و اذیت زندانیان سیاسی در سیاهچالهای آمریکا بیخبر بود، در آن موقع آرامش خود را حفظ کرد، اما ناگهان گزارشهای مربوط به شکنجه جنسی اسرائیل را «عمیقاً نگرانکننده» خواند.
اتحادیه اروپا نیز با پیروی از این منش امریکا ادعا کرد که «به شدت نگران است».
اما این نه یک تحول جدید در ظلم و ستم رژیم استعماری اسرائیل است. ارتش اسرائیل حداقل از سال ۱۹۶۷ به طور سیستماتیک از شکنجه فیزیکی و جنسی علیه فلسطینیها استفاده می کند، همانطور که گروههای حقوق بشر سالها پیش فاش کردهاند.
در واقع، همان طور که حتی رهبران صهیونیست در آن زمان شکایت داشتند، سادیسم از دهه ۱۸۸۰ در زمرهی رفتارهای شاخص مستعمره نشینان صهیونیست در قبال فلسطینیان بوده است.
این سادیسم و شکنجه جنسی که اغلب با یکدیگر همراه اند، نه تنها در کبر و نخوت استعماری اروپا، بلکه در دیدگاههای شرقشناسانه نیز ریشه دارد مبنی بر این که اعراب فقط زبان “زور” را میفهمند، و عملا بیشتر از سفیدپوستان اروپایی در معرض شکنجه جنسی هستند.
تمرین معمولی
دستگیری سربازان خاطی توسط ارتش اسرائیل که گفته میشود به اسیران فلسطینی تجاوز گروهی کردهاند، خشم اسرائیلیهای راستگرا را که اکثریت رایدهندگان را تشکیل میدهند، برانگیخته است.
اسرائیل از اکتبر گذشته سیاست آزار و شکنجه سیستماتیک زندانیان را دنبال کرده است.
دهها معترض به همراه اعضای کنست اسرائیل تلاش کردند به دو مرکز نظامی و یک ساختمان قضایی که سربازان در آن نگهداری میشدند به قصد آزادسازی آنها حمله کنند.
چندین وزیر دولت اسرائیل نیز از تجاوز به اسرای فلسطینی به عنوان عملی “مشروع” دفاع کردهاند.
در تلویزیون صبحگاهی اسرائیل، مجریان و تحلیلگران درباره چگونگی سازماندهی بهترین تجاوز به اسرای فلسطینی بحث کردند و تنها به خاطر “عدم سازماندهی” در انجام آن انتقاد کردند.
در حالی که ممکن است چنین بحثهایی در اسرائیل عادی به نظر برسد، ناظران غربی وانمود کردهاند که شوکه شدهاند.
این واکنش در حالی رخ میدهد که سازمان حقوق بشر اسرائیلی B’Tselem گزارش داد که اسرائیل از اکتبر گذشته سیاست آزار و شکنجه منظم زندانیان را دنبال میکند و زندانیان فلسطینی را در معرض اعمال خشونت آمیز – از جمله سوء استفاده جنسی قرار میدهد.
یکی از متجاوزان اسرائیلی با نقاب بر صورت، به کانال ۱۴ تلویزیون اسرائیل دعوت شد تا از تجاوزها دفاع کند. او بعداً ویدیویی را در شبکههای اجتماعی منتشر کرد که نقاب خود را پس زده بود و به واحد خود و رفتار آنها با فلسطینیها افتخار میکرد.
در همین حال، پوشش تلویزیونی اسرائیل خواهان کلهی کس یا کسانی شده که ویدئوی تجاوز جنسی را در اختیار گروههای حقوق بشری قرار داده اند، و آنها را “خائن” به اسرائیل خوانده است.
شکنجه نژادی
اسرائیل در چنین اقداماتی تنها نیست.
پس از افشای سال ۲۰۰۴ در مورد شکنجه منظم بدنی و جنسی آمریکاییها نسبت به زندانیان عراقی در زندان ابوغریب در سال ۲۰۰۳، سیمور هرش، روزنامهنگار کهنهکار آمریکایی فاش کرد که این تصور که «عربها به ویژه در برابر تحقیر جنسی آسیبپذیر هستند، ماهها قبل از حمله مارس ۲۰۰۳ به عراق، به موضوع مرکزی بحث در میان محافظهکاران طرفدار جنگ واشنگتن تبدیل شده بود.
به گفته هرش، نومحافظهکاران آمریکایی چنین «آسیبپذیری»ای را از کتاب بدنام «ذهن عرب» نوشته رافائل پاتایی شرقشناس اسرائیلی در سال ۱۹۷۳ دریافتند.
هرش به منبعی اشاره کرد که این کتاب را «کتاب مقدس نومحافظهکاران در مورد رفتار اعراب» نامیده است. این منبع همچنین تاکید کرد که در بحثهای نومحافظهکاران دو مضمون مطرح شد: یکی اینکه اعراب فقط حرف زور را میفهمند. و دوم اینکه بزرگترین نقطه ضعف اعراب حس شرم و تحقیرشدگی است.
هرش به افشاگریهای خود ادامه میدهد:
«مشاور دولت گفت که ممکن است در ابتدا هدفی جدی پشت تحقیر جنسی و عکسهای ارسالی وجود داشته باشد. تصور میشد که برخی از زندانیان برای جلوگیری از انتشار این عکسهای شرم آور دست به هر کاری میزنند – از جمله جاسوسی از اطرافیان خود. مشاور دولت گفت: “به من گفته شد که هدف از این عکسها ایجاد اردویی از خبرچینها است، افرادی که میتوانید آنها را به میان جامعه بفرستید.” این مشاور گفت که ایده این بود که آنها با ترس از قرار گرفتن در معرض اتهام تجاوز، اطلاعاتی را در مورد عملیات شورشی جمع آوری کنند. اگر هم نقشه چنین بود، موثر واقع نشد . شورش پس از آن پر دامنهتر شد.»
چنین شکنجههای نژادپرستانهای نماد فرهنگهای امپراتوری است، چه در زمان حال و چه در طول تاریخ. در اینجا یکی از این گزارشها آمده است:
«انواع شکنجههای به کار رفته متفاوت است. شکنجهها شامل ضرب و شتم با مشت و لگد زدن با چکمه… و همچنین استفاده از باتوم برای ضرب و شتم و شلاق تا حد مرگ. همچنین شامل دخول به راسترودهی قربانیان با باتوم است، و سپس حرکت باتوم به چپ و راست، و به سمت جلو و عقب، همچنین فشار دادن به بیضهها با دست و فشار دادن آنها تا زمانی که قربانی از درد بیهوش شود و تا زمانی که بیضهها متورم شوند. پس از آن قربانی نمیتواند راه برود یا حرکت کند، مگر اینکه پاهایش را یکی یکی با دست جا بهجا کند. ادرار کردن روی صورت قربانیان هم هست…شکل دیگر از شکنجه شامل لواط سربازان با زندانیان بوده، زیرا به نظر میرسد این کار دسته جمعی انجام شده است».
این گزارش با عباراتی تقریباً یکسان، آنچه را که اسرای عراقی در سال ۲۰۰۳ توسط آمریکاییها تجربه کردند و آنچه را که اسرای فلسطینی از سال ۱۹۶۷ تحت بازداشت اسرائیل تجربه کردهاند، توصیف میکند.
این کتاب که در اوت ۱۹۳۸ نوشته شده است، نحوه رفتار سربازان یهودی انگلیسی و صهیونیستی با فلسطینیان انقلابی را در جریان شورش ضد استعماری فلسطین در دهه ۱۹۳۰ شرح میدهد.
نویسندهی گزارش «صبحی الخضراء» یک زندانی سیاسی فلسطینی بود که در زندان عکا محبوس بود. او پس از انتقال این اسیران به عکا از شکنجه این زندانیان که در اورشلیم اتفاق افتاده بود، مطلع شد. زندانیان تجربیات خود را برای او بازگو کردند و علائم جسمی شکنجه را در بدن خود به او نشان دادند.
خضراء با توجه به انگیزههای شکنجهگران انگلیسی چنین نتیجه میگیرد:
«این بازجوییای نبود از آن قسم که در آن از روشهای قهری استفاده شود. نه. این انتقام عریان بود و لگامگسیختگیِ وحشیانهترین و حیوانیترین غرایز و نفرتی بیپایان که این لومپنها نسبت به مسلمانان و اعراب احساس میکردند. هدف آنها شکنجه صرفا برای شکنجه و ارضای نفسیاتشان برای گرفتن انتقام بود؛ نه به خاطر بازجویی و یا افشای جرایم».
این گزارش در مطبوعات عربی منتشر و برای نمایندگان پارلمان بریتانیا ارسال شد.
یک “رویداد یکنواخت”
در آمیختگی تجاوز جنسی و خشونت در یک محیط امپراتوری آمریکایی (یا اروپایی یا اسرائیلی) که علامت شاخصهاش نژادپرستی و قدرت مطلق است، یک اتفاق یکسان است.
تجاوز جنسی سربازان اسرائیل به زنان فلسطینی در طول جنگ ۱۹۴۸ و پس از آن، تحت لوای همین نژادپرستی سادیستی انجام پذیرفت.
در طول اولین جنگ خلیج فارس، از سال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۱، خلبانان جنگنده و بمبافکن آمریکایی ساعتها به تماشای فیلمهای مستهجن پرداختند تا خود را برای بمباران گستردهای که قرار بود در عراق انجام بدهند، در روحیه مناسب قرار دهند.
در ویتنام، تجاوز سربازان آمریکایی به زنان چریک ویتنامی نه تنها در طول تهاجم و اشغال این کشور توسط آمریکا عادی شد، بلکه حتی بخشی از دستورالعملهای رزمایش ارتش ایالات متحده بود.
همان پارادایم شرقشناسانه و جنسیتی که نشاندهنده نگرش اسرائیل نسبت به اسرای فلسطینی است، در چشم آمریکاییها در ویتنام حاکم بود.
در واقع، تجاوز اسرائیل به زنان فلسطینی در طول جنگ ۱۹۴۸ و پس از آن، تحت لوای همین نژادپرستی سادیستی انجام پذیرفت.
همانطور که سازمان ملل و گروههای حقوق بشر گزارش داده اند، شکنجه و آزار جنسی مردان و زنان فلسطینی توسط اسرائیل در ۱۰ ماه گذشته در کرانه باختری و غزه نیز بیداد کرده است.
تظاهر به اینکه ارتش اسرائیل یک «ارتش اخلاقی» است، چه رسد به «اخلاق ترین ارتش جهان»، همانطور که نژادپرستی اسرائیل اغلب ادعا میکند، چیزی بیش از یک تلاش دیگر روابط عمومی برای سرپوش گذاشتن بر جنایات نسلکشی اسرائیل علیه مردم فلسطین نیست.
از آنجا که کشتار و تجاوز به فلسطینیان و سرقت زمینها و کشور آنها از سال ۱۹۴۸ به این سو یک استراتژی مداوم صهیونیستها بوده است، لذا وزارت امور خارجه آمریکا از اسرائیل خواسته است تا خودش «تحقیق» کند.
یافتههای ارتش اسرائیل در رابطه با تجاوز دستهجمعی اخیراً افشا شده به یک زندانی فلسطینی، احتمالاً حق اسرائیل را برای دفاع از خود و در عین حال حق صاحب بودن اصیلترین اصول اخلاقی و حقوقی را مجددا تایید خواهد کرد؛ همان اصول اخلاقی و حقوقیای را که به اسرائیل -مصون از مجازات- از سال ۱۹۴۸ تاکنون اجازه داده است تا کل یک منطقه را ریشه کن و سرکوب کند.
منبع: https://www.middleeasteye.net/opinion/why-raping-palestinians-legitimate-israeli-military-practice
ثبت ديدگاه