- نویسنده, فرزاد صیفیکاران
«بند زنان اوین، همصدا و همپیمان، تا لغو حکم اعدام، ایستادهایم تا پایان، حکومت اعدامی نابود باید گردد، نه به اعدام؛ مرگ بر حکومت اعدامی، مرگ بر دیکتاتور، ژن، ژیان، آزادی، جمهوری اعدامی یک خواب خوش ندارد، نه تنبیه، نه سرکوب، نه اعدام دیگر اثر ندارد، این آخرین پیامه، اعدامی کنی قیامه…»
ششم مرداد ۱۴۰۳، این شعارها، با فریادهای زنان زندانی در اوین در اعتراض به صدور حکم اعدام پخشان عزیزی و شریفه محمدی، دو فعال مدنی و حقوق کارگران، در فضای زندان طنین انداخته بود. زنان زندانی در اوین با وجود مشکلات فراوان، شب تا صبح در حیاط زندان اوین تحصن کردند. تحصنها و اعتراضهای زنان زندانی در زندان اوین با وجود سرکوب شدید ادامه پیدا کرد و حمله گارد زندان که به کتک زدن هم ختم شد نتوانست آنها را از راهی که پیش گرفتهاند منصرف کند، یعنی «مخالفت با اعدام».
در زندان قزلحصار کرج نیز زندانیان ماههاست کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» راه انداختهاند و دست به اعتصاب غذا میزنند و تاکنون زندانهای زیادی به حرکت اعتراضی آنها پیوستهاند.
ایران در دهههای گذشته همیشه دومین کشوری بوده که بعد از چین بیشترین آمار اجرای حکم اعدام را در جهان داشته است. در سالهای گذشته آمار اعدام در این کشور افزایش بیشتری داشته تا جایی که آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل اجرای اعدامها در ایران را «با سرعتی نگرانکننده» توصیف کرد و نسبت به آن هشدار داد.
سازمان دیدهبان حقوق بشر نیز در روز ۳۰ مرداد که با اجرای اعدام ۲۹ زندانی رکورد بیشترین میزان اعدام در یک روز طی سالهای گذشته را ثبت کرد، این اعدامها را «سوءاستفاده هولناک جمهوری اسلامی از قدرت» خواند.
در میان اعدامشدگان، بیشترین آمار مربوط به اقلیت بلوچ و کرد است. سازمان عفو بینالملل در گزارش سالانه خود نوشت که حکومت ایران در سال ۲۰۲۳ دستکم ۸۵۳ نفر را اعدام کرده که از این میزان۲۰ درصد شامل شهروندان بلوچ میشود. این در حالی است که اقلیت بلوچ در ایران تنها پنج درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند.
حال که فریادرسی برای توقف احکام سلب کننده حیات وجود ندارد، زندانیان خود دست به کار شده و با راهاندازی کارزارهای مختلف در زندانها، به اعتراض برخاستهاند.
توضیح ویدئو، یک فایل صوتی به بیبیسی فارسی رسیده که در آن شعار زندانیان زن اوین علیه اعدام شنیده میشود
کارزار «نه به اعدام» از بند زنان تا بطن جامعه
بند زنان زندان اوین این روزها پیشگام کارزار اعتراضی «نه به اعدام» برای مخالفت با اعدام برای هر اتهامی است. کمپینی که اکنون نه تنها به خارج از دیوارهای زندان، بلکه به خارج از مرزهای ایران هم کشیده شده است.
در پی وقایعی که بعد از کشتهشدن مهسا (ژینا) امینی در بازداشت گشت ارشاد و جنبش زن، زندگی، آزادی اتفاق افتاد، تاکنون ۹ معترض زندانی اعدام شدند و تعدادی دیگر نیز همچنان سایه مجازات مرگ بر زندگی آنها سنگینی میکند.
زندانیان بند زنان اوین تحصنها و نشستهای اعتراضی را علیه کشتن معترضان در خیابان و اعدامها آنها در حیاط و راهروهای زندان و حیاط کارکنان آغاز کردند. این تحصنها که حالا کارزار «نه به اعدام» نام گرفته، به شیوهای منسجم و ادامهدار سازماندهی شده است.
در خلال این تحصنها و اعتراضها، زنان زندانی شعارهای مختلفی علیه اعدام و سرکوب سر میدهد، سرود میخوانند و سخنرانی میکنند.
این کارزار نخستین بار پس از اعدام محسن شکاری آغاز شد، اولین معترضی که در به دلیل مشارکت در اعتراضات زن، زندگی، آزادی در تاریخ ۱۷ آذر ۴۰۱ به دار آویخته شد و پس از آن اکثر زندانیان سیاسی از گروههای مختلف با اعلام نه به اعدام در حیاط زندان تجمع بزرگی شکل دادند.
پس از اعدام مجیدرضا رهنورد، محمدمهدی نجفی، محمد حسینی، صالح میرهاشمی، سعید یعقوبی، مجید کاظمی، محمد قبادلو و غلامرضا رسایی نیز، بند زنان اوین با شعار «نه به اعدام» هر بار دست به تحصن و اعتراضهای مشابهی در زندان زدند.
پس از اعدام مجیدرضا رهنورد، زنان زندانی در راهروهای کارکنان زندان از صبح تا شب تحصن کردند و شعار سر دادند.
سومین کارزار اعتراضی بند زنان پس از اعدام صالح میرهاشمی، سعید یعقوبی و مجید کاظمی در ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، با تجمع در حیاط زندان اوین برگزار شد. در این تجمع تعدادی از زندانیان سخنرانی کردند و بیانیهای هم با امضای تعدادی از زندانیان زن منتشر شد.
یک منبع آگاه به بیبیسی گفته رئیس زندان اوین، زندانیانی که در این تجمع شرکت کرده بودند را تهدید به تنبیه و برخورد کرد و نهایتا با تشکیل پرونده و محکومیت برای نرگس محمدی و شکیلا منفرد به ۱۵ ماه حبس، منجر شد.
در تاریخ چهارم بهمن ماه ۱۴۰۲ همه زندانیان بند زنان اوین بعد از اعدام میلاد زهرهوند و محمدقبادلو اعتصاب کردند. کارزارهای نه به اعدام تا حدی موفق عمل کرد که چندین بار زمانی که خطر اعدام محمد قبادلو شدت گرفت، همزمان با تحصن و اعتراض زندانیان در زندانهای اوین و قزلحصار، شهروندان نیز به نشانه اعتراض شبانه مقابل زندان رفتند تا از اجرای حکم اعدام جلوگیری کنند.
چند روز پس از این اعتصاب، با اعلام خبر اعدام چهار زندانی سیاسی کرد به نامهای محسن مظلوم، محمد فرامرزی، وفا آذربار و پژمان فاتحی، بار دیگر زنان زندانی در اوین طی اقداماتی فردی و جمعی، از جمله انتشار نامه و بیانیه، به این اعدامها اعتراض کردند.
در نامهها و بیانیههایی که زنان زندانی اوین در راستای کارزار نه به اعدام منتشر کردند، بارها تاکید داشتهاند که آنها به صورت کلی با حکم اعدام مخالف هستند، چه برای زندانیان سیاسی و چه برای زندانیان با اتهامات دیگر.
پس از صدور حکم اعدام برای توماج صالحی، جمعی از زنان بیانیهای جمعی را علیه حکم اعدام منتشر کردند.
پس از صدور حکم اعدام علیه شریفه محمدی به اتهام «بغی» در تاریخ ۲۱ تیر سال جاری بند زنان اوین دست به اعتصاب غذا زدند که با پیوستن مردان زندانی از دیگر بندهای زندانهای اوین و زندان قزلحصار همراه شد.
یک منبع آگاه به بیبیسی گفته زنان زندانی نه تنها به سهشنبههای اعتصاب غذا در اعتراض به حکم اعدام که توسط زندانیان زندان قزلحصار شکل گرفته بود، پیوستند، بلکه برای برجسته کردن کارزار نه به اعدام در زندان، برنامههای دیگری مانند نشست و گفتوگو، پخش فیلمهای مرتبط با اعدام مانند «شیطان وجود ندارد»، ساخته محمد رسولاف، آوازخوانی، سر دادن شعار و سرودهایی ضد اعدام در هواخوری بند زندان را انجام دادند.
زندانیان در زندان لاکان رشت و دو زندانی زن در زندان تبریز نیز به سهشنبههای اعتراضی علیه اعدام پیوستند.
پس از صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی، فعال مدنی کرد به اتهام «بغی» که دومین حکم اعدام بر پایه این اتهام کمتر از یک ماه بود، زنان زندانی در اوین دو تحصن شبانه از ساعت ۶ غروب تا ۷ صبح روز بعد در حیاط زندان، راهروها، راهپلهها، کارگاهها و خوابیدن در هواخوری انجام دادند.
یک منبع آگاه درباره تحصن شبانه زندانیان زن در حیاط زندان به بیبیسی گفته: «شبی که حکم اعدام پخشان عزیزی صادر شد، زندانیان بهصورت خودجوش در زندان تجمع کردند تا با او همدلی کنند و نشان بدهند که تنها نیست. زندانیها شعار بند زنان اوین، همصدا و همپیمان، تا لغو حکم اعدام، ایستادهایم تا پایان و صدور حکم اعدام، انتقام از زنان، از کردستان تا هر گوشه در ایران را روی پلاکارد نوشتند و به تور والیبال حیاط آویزان کردند. وقتی زندانیها به حیاط رفتند سرود خواندند و شعار سر دادند، اسامی اعدام شدهها را فریاد میزدند، چندتا پلاکارد درست کرده بودند. زندانیان همچنین با پارچه طناب اعدام درست کردند و در حیاط به نشانه اعتراض آتش زدند.»
در پی این اقدام دفتر بند زنان زندان اوین، ۱۳ مرداد با صدور ابلاغیهای ۳۷ تن از زنان زندانی سیاسی محبوس در این بند را به دلیل تحصن شبانه سوم و ششم مرداد از حق ملاقات با خانواده محروم کرد.
آتنا دائمی، زندانی سیاسی سابق و فعال حقوق بشر که سابقه فعالیتهای اعتراضی در زندان را دارد، به بیبیسی فارسی میگوید که اعتصاب غذا و تحصن تنها سلاح زندانیان برای اعتراض فردی یا جمعی در زندان است و به همین دلیل بنا به آیین نامه سازمان زندانها هر دو مورد «تخلف در زندان» محسوب میشود و برای زندانیان خطرات و هزینههای بسیاری دارد.
به گفته خانم دائمی، اعتصاب غذا و تحصن زندانیان اغلب با برخورد خشونتآمیز و تلافیجویانه مسئولان زندان و نهادهای امنیتی همراه است: «حمله ماموران برای ضرب و شتم زندانیان، ممنوعیت تلفن و ملاقات با خانواده، پروندهسازی و محکومیت جدید، تبعید زندانی به زندانهای دیگر و محرومیت از حق درمان، مرخصی، آزادی مشروط و عفو از مواردی است که من و بسیاری از زندانیان دیگر تنها به دلیل اعتراض در زندان تجربه کردیم.»
آتنا دائمی میگوید تحصن شبانه زندانیان در هواخوری بند شجاعت زیادی میطلبد به این دلیل که ماندن در هواخوری و سر دادن شعارهای اعتراضی و سرودخوانی باعث میشود که زندانیان بندهای دیگر نیز متوجه این عمل اعتراضی زنان شوند، مسئلهای که به گفته این زندانی سیاسی سابق برای زندانبانها و نهادهای امنیتی غیر قابل تحمل است.
در آخرین مورد، زنان زندانی پس از خبر اعدام غلامرضا رسایی، از معترضان بازداشت شده در جریان اعتراضات زن، زندگی، آزادی در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۳، بدون برنامهریزی قبلی مجددا دست به تحصن در حیاط و بعد به سمت حیاط کارکنان حرکت کردند که با یورش گارد زندان مواجهه شدند و در نتیجه آن تعدادی از زنان زندانی زخمی شدند.
اما با این وجود زنان زندانی میگویند قصد دارند هر سهشنبه، کارزارهای اعتراضی خود علیه اعدام را ادامه دهند.
زنان زندانی در اوین بارها از طریق نامهها و بیانیههایی که منتشر کردند، درخواست کردهاند که همه مخالفان اعدام، چه افراد و چه تشکلها، در داخل و خارج از ایران، از این کارزار حمایت کنند و به آن بپیوندند.
در همین راستا گروههای مختلف حقوق بشری و ایرانیان در خارج از کشور، تجمعهایی را در راستای حمایت از کارزار نه به اعدام در کشورهایی مانند آلمان، هلند، انگلیس، استرالیا و آمریکا برگزار کردند.
فعالیتهای اعتراضی زنان به همین موارد محدود نمانده است، آنها در سالگرد اعدامهای دستهجمعی زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷، با صدور بیانیهای از برگزاری یادمان جانباختگان ۶۷ خبر دادند.
آتنا دائمی در ادامه به بیبیسی میگوید پس از خیزش زن زندگی آزادی و توجه جامعه به حقوق زنان، اعمال فشار بر زنان در زندان نیز بیشتر شده است: «افزایش تعداد زندانیان زن و محکومیت دو زن فعال اجتماعی به مجازات اعدام و سرکوب خشونتآمیز اعتراضات زنان زندانی نشان از وحشت جمهوری اسلامی از قدرت زنان خصوصا زنان زندانی در اوین و سایر زندانهای ایران دارد.»
زندان قزلحصار و سهشنبههای نه به اعدام
سهشنبهها، با اذان صبح، احکام اعدام در زندان قزلحصار به اجرا گذاشته میشود.
در ماههای گذشته با افزایش تعداد اجرای احکام در زندان قزلحصار، زندانیانی که زیر حکم اعدام بودند، تصمیم گرفتند بدن خود را برای اعتراض به حکم اعدام وسیله قرار دهند و دست به اعتصاب غذا بزنند.
این حرکت اعتراضی هر هفته تکرار شد تا رفته رفته زندانیان دیگر در قزلحصار و با تداوم آن زندانیان در زندانهای دیگر هم به این حرکت اعتراضی پیوستند.
از آغاز این کارزار تاکنون بیش از ۱۹ زندان به سهشنبههای اعتصاب غذا علیه اعدام پیوستهاند و این حرکت اعتراضی از داخل زندان هر روز گسترش پیدا میکند.
بیش از سی و یک هفته است که زندانیان در قزلحصار هر سهشنبه دست به اعتصاب غذا میزنند و همزمان بیانیهای در مخالفت با اعدام منتشر میکنند.
زندانیان قزلحصار در یکی از بیانیههای خود نوشتند: «تداوم و گسترش مداوم این کارزار در حالی است که مقامهای قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی از ابتدای سال ۱۴۰۳ تاکنون بیش از ۳۱۰ نفر را به دار آویخته است… همین ضرورت اتحاد و همدلی برای مقابله با اعدام را زندانیان کارزار سهشنبههای نه به اعدام بارها مطرح کردهاند و برای مقابله و جلوگیری از تداوم اعدامها از همگان خواستهاند که به هر شکل ممکن بپا خیزند و زندانیان را برای این مقابله و مقاومتی که از درون زندان شروع شده یاری دهند.»
این زندانیان هر هفته ضمن محکوم کردن اعدامها و نقض شدید حقوق بنیادین همبندیهایشان در زندانهای مختلف، با خانواده اعدامشدگان نیز ابراز همدلی میکنند.
در سی و یکمین هفته سهشنبههای نه به اعدام، الیزابتا زامپاروتی، سناتور ایتالیایی، از این کارزار حمایت کرد و پستی که در فیسبوکش منتشر کرد، نوشت: «در ایران تعداد اعدامها دائما و بهطور چشمگیری در حال افزایش است. رژیم در دست ولی فقیه است و با تغییر رئیس جمهور چیزی تغییر نمیکند. زندانیان سیاسی یک اعتصاب غذای غیرخشونتآمیز را آغاز کردهاند که هر سهشنبه آن را انجام میدهند و آن را سهشنبهها علیه اعدام مینامند. آنها به وجدانهای همه متوسل شدهاند. من تصمیم گرفتم به این درخواست پاسخ دهم، بنابراین از سهشنبه آینده نیز در اعتصاب غذا هر سهشنبه علیه اعدامها خواهم بود. هرکس که میخواهد به این کمپین بپیوندد در همینجا اعلام کند.»
در تازهترین سهشنبههای اعتصاب غذا علیه اعدام، زندانیان از زندانهای اوین، قزلحصار، زندان مرکزی کرج، خرمآباد، زندان نظام شیراز، زندان مشهد، زندان لاکان رشت، زندان قائم شهر، زندان تبریز، زندان اردبیل، ارومیه، خوی، نقده، سقز، بانه، مریوان، کامیاران و زندان تهران بزرگ (فشافویه) به این حرکت اعتراضی پیوستند.
روز چهارشنبه شهریور نیز ۶۷ سازمان حقوق بشری ایرانی و بینالمللی در بیانیهای از کارزار سهشنبههای اعتصاب غذا علیه اعدام حمایت کردند.
این سازمانهای حقوق بشری در بیانیه خود نوشتند: «ما، سازمانهای امضاکننده، همبستگی و حمایت خود را با جنبش سهشنبههای بدون اعدام در زندانهای ایران اعلام میکنیم. ما خواستار توقف فوری تمام اعدامها با هدف لغو مجازات اعدام در ایران هستیم و از جامعه بینالمللی میخواهیم تا از جنبش رو به رشد لغو اعدام در ایران حمایت کند.»
ثبت ديدگاه