تصویری تازه از پرویز ثابتی، یکی از بلندپایه‌ترین مقام‌های امنیتی در حکومت محمدرضا پهلوی در حاشیه تظاهرات همبستگی با معترضان در ایران در آمریکا، باعث واکنش‌های گسترده‌ شده است.

انتشار عکس رئیس امنیت داخلی ساواک در ۸۶ سالگی همزمان بود با سخنرانی رضا پهلوی در تجمع مخالفان جمهوری اسلامی ایران در لس‌آنجلس.

کم‌تر عکس و فیلمی تازه از آقای ثابتی منتشر شده بود، هرچند او با بعضی رسانه‌ها مصاحبه صوتی می‌‌کرد و عکس‌هایی خانوادگی از او در سال‌های اقامتش در آمریکا وجود داشت.

اولین بار این عکس را دخترش پردیس ثابتی، که از دانشمندان موفق آمریکا است، با هشتگ زن، زندگی، آزادی در توییتر و اینستاگرام منتشر کرد و به انگلیسی نوشت:‌ ۴۴ سال پیش در این روز، سرزمین مادری ما در سیاهی فرو رفت. به این امید که این سال روشنایی و همبستگی به همراه بیاورد.

این عکس با موجی از انتقادها و همزمان نظرات تحسین‌آمیز مواجه شد.

بیشتر تحسین‌کنندگان به این موضوع اشاره داشتند که آقای ثابتی در زمان خود دشمنان اصلی را «خوب» شناخته و با آن‌ها مبارزه می‌کرد.

بعضی به پردیس ثابتی درود می‌فرستادند که از خانواده‌ای است که با انقلابیون آن زمان در دهه ۱۳۵۰ مبارزه کرده است.

علی حمید در تحسین پرویز ثابتی نوشت:‌ «به قول ماکیاولی از میهن باید دفاع کرد، چه به نام چه به ننگ. پرویز ثابتی هر چه در ساواک کرد برای حفظ میهن‌ از دست تروریست‌ها بود. تاریخ گواه این است که تشخیص این مرد درباره دشمنان ایران تا حدود زیادی درست بود.»

اما مهدیه گلرو، فعال مدنی، یکی از مخالفان بود که نوشت:‌ «از پرویز ثابتی رونمایی شد! شاید۴۰ سال دیگر هم صلواتی در تجمعی برای آزادی شرکت کند. گویی مشکل با جنایت نیست، با جنایتکار است.»

محمود عظیمایی، پژوهشگر تاریخ، نوشت که بعد از ۴۴ سال این اولین بار است که تصویری از پرویز ثابتی می‌بیند و حتی در مستند هویدا هم او فقط با صدا ظاهر شد. او سپس این پرسش را مطرح کرده که آیا در ایران دموکراتیک سکولار آزاد به پرونده امثال پرویز ثابتی هم رسیدگی خواهد شد؟

پرویز ثابتی کیست؟

پرویز ثابتی متولد ۴ فروردین ۱۳۱۵ در سنگسر سمنان است و در دانشکده حقوق دانشگاه تهران درس خوانده است.

سال ۱۳۳۷ به عنوان تحلیلگر در سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) استخدام شد. در سال ۱۳۴۵ به ریاست اداره یکم ساواک رسید. از سال ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۷ مسئول اداره سوم یا مهم‌ترین رکن ساواک و رئیس ساواک تهران بوده است.

او سال ۱۳۵۷ با نام مستعار از فرودگاه تهران خارج شد و به لندن و سپس به آمریکا رفت. او دو فرزند دختر دارد.

پرویز ثابتی متهم است که در دوران ۲۰ ساله کار در ساواک و به ویژه مدیریت اداره سوم در شکنجه یا مرگ بسیاری از فعالان سیاسی قبل از انقلاب نقش داشته است.

او مخالف فعالیت آزادانه بسیاری از نویسندگان و هنرمندان از جمله صمد بهرنگی بوده است. خودش به‌صراحت در مصاحبه با عرفان قانعی‌فرد در کتاب «در دامگه حادثه» گفته که کتاب اولدوز و کلاغ‌های صمد بهرنگی را پیش فرح پهلوی برده و تاکید کرده نویسندگانی مثل صمد بهرنگی از راه داستان افکار کمونیستی را ترویج می‌دهند و باید جلو آنها گرفته شود.

آقای ثابتی در سراسر کتاب «در دامگه حادثه» به این موضوع اشاره می‌کند که اصرار داشته با فعالان سیاسی و نویسندگان جدی‌تر و شدید‌تر برخورد شود و درباره این موضوع به مقام‌های بالاتر از خود و محمدرضا پهلوی شکایت می‌برده است.

شمار زیادی از زندانیان سیاسی از شکنجه خود در زندان کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک، که زیر نظر آقای ثابتی بوده، گزارش کرده‌اند؛ با این‌حال او در مصاحبه تاکید می‌کند که شکنجه را غیرقانونی می‌دانسته و حتی یک نفر را بازجویی نکرده است.

او در مقابل پرسشی درباره شکنجه زندانیان سیاسی چپ و چریک‌های فدایی، آنها را «تروریست» خوانده و ادعا کرده بسیاری از آنها یا در زد‌و‌خورد زخمی شده یا بدست گروه خودشان شکنجه شده بودند و بسیاری هم در این باره اغراق می‌کردند.

آقای ثابتی همچنین گفته که در سال‌های آخر حکومت پهلوی اگر برخورد جدی‌تری انجام می‌شد و به توصیه‌های او عمل می‌شد، کار حکومت به این‌جا نمی‌رسید. او سال ۱۳۵۷ فهرستی ۱۵۰۰ نفره‌ از نویسندگان و فعالان سیاسی و مذهبی به شاه داده و خواستار بازداشت آنها شده که محمدرضا شاه با بازداشت ۳۰۰ نفر از آنها موافقت کرده است.

پرویز ثابتی مخالف نرمش محمدرضا شاه پهلوی در سال‌های آخر حکومتش در قبال مخالفان و مسائل حقوق بشری بود و می‌گوید شاه در این زمینه در مقابل آمریکا اشتباه کرد.

او در یادداشتی بر کتاب مصاحبه‌اش در سال ۱۳۸۹ نوشته گزارش‌های زیادی درباره فساد در دستگاه حکومتی به دربار داده که به خاطر آنها مواخذه شده است.

با این حال او تاکید کرده که فساد در حکومت پهلوی در مقایسه با فساد دوران علی خامنه‌ای و فرماندهان سپاه و اکبر هاشمی رفسنجانی و بنیادهایی مانند بنیاد شهید هیچ بوده و به همین دلیل خاطرات خود را برای این‌که از آن «سواستفاده» نشود، فعلا منتشر نمی‌کند.