ولادیمیر پوتین برای غرب یک فرد تحت تعقیب است اما او چندین بار به خارج از روسیه سفر کرده و در روسیه هم میزبان رهبران کشورهای دیگر بوده است، از جمله کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی

آمریکا، کشورهای اروپایی و دموکراسی‌های دیگر در صحنه سیاسی جهان، در ۱۲ ماه گذشته شاهد ناکامی‌هایی بوده‌اند. با وجود آن که این شکست‌ها و ناکامی‌ها برایشان فاجعه‌آمیز نبوده است، اما این تحولات نشانه‌ای از تغییر در موازنه قدرت، و فاصله گرفتن از ارزش‌های غربی و آمریکایی است که سال‌ها در جهان چیره بوده است.

باد تغییر در جهت منافع غرب نمی‌وزد. در این مقاله دلیل این تحولات را بررسی می‌کنیم و به این سوال پاسخ می‌دهیم که آیا غرب هنوز هم می‌تواند از این تغییرات به نفع خود سود ببرد.

اوکراین

با وجود بعضی موفقیت‌های اخیر در دریای سیاه،‌ جنگ به نفع اوکراین پیش نمی‌رود. به تبع آن می‌توان گفت که جنگ برای ناتو و اتحادیه اروپا هم که ده‌ها میلیارد دلار برای جنگیدن اوکراین و اقتصاد این کشور کمک کرده‌اند، خوب پیش نمی‌رود.

پارسال در این روزها ناتو امید زیادی داشت که با تجهیزات نظامی مدرن و آموزش‌ فشرده‌ نیروهای اوکراین در کشورهای غربی، ارتش این کشور بتواند از پیشروی‌هایش در فصل پاییز استفاده کند و نیروهای روسیه را از بخش بزرگی از سرزمین‌هایی که اشغال کرده‌اند عقب براند.

اما مشکل زمان‌بندی کار را سخت کرد. زمان زیادی طول کشید تا کشورهای عضو ناتو بتوانند تصمیم بگیرند که آیا جرات فرستادن تانک‌های اصلی میدان نبرد مانند چلنجر ۲، ساخت بریتانیا و لئوپارد ۲ ساخت آلمان را به اوکراین دارند یا نه. آنها نگران واکنش شتاب‌زده ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه بودند.

بالاخره غرب این تانک‌ها را تحویل اوکراین داد و ولادیمیر پوتین هم کار خاصی نکرد. اما تا زمانی که این تانک‌ها برای تحویل در ماه ژوئن آماده شوند، فرماندهان ارتش روسیه نقشه‌های جنگی را بررسی کرده بودند و به درستی حدس زده بودند که تلاش‌های اصلی اوکراین بعد از دریافت این تجهیزات در کدام مناطق متمرکز خواهد شد.

ضد حمله‌های اوکراین آن طور که قرار بود پیش نرفت و در بعضی جبهه‌ها نیروهای این کشور در موضع دفاعی قرار گرفتند

فرماندهان روسیه به این نتیجه رسیدند که اوکراین احتمالا با تلاش برای پیشروی به سمت جنوب از طریق استان زاپروژیا، به سوی دریای آزوف حرکت خواهند کرد تا شکافی در صف نیروهای روسیه ایجاد کنند و دسترسی روسیه به شبه جزیره کریمه را مختل کنند.

تلاش‌های تهاجمی روس‌ها در سال ۲۰۲۲ برای اشغال شهر کی‌یف موفقیت‌آمیز نبود، اما آنچه که ارتش روسیه در آن بسیار زبده عمل می‌کند، عملیات دفاعی است. در نیمه اول سال ۲۰۲۳ در تمام طول زمانی که گردان‌های ارتش اوکراین در بریتانیا و کشورهای دیگر در حال آموزش بودند و در حالی که تانک‌ها در حال ارسال به جبهه‌های جنگ بود، روسیه در حال صف‌آرایی برای تشکیل بزرگ‌ترین و گسترده‌ترین خطوط دفاعی در تاریخ مدرن بود.

ترکیبی از مین‌های ضد تانک، مین‌های ضد نفر، سنگربندی‌ها، تله‌های تانک، پهپادها و تجهیزات توپخانه‌ای،‌ نقشه‌های ارتش اوکراین را نقش بر آب کرد و عملیاتی که انتظارهای زیادی از آن می‌رفت، در نهایت شکست خورد.

بسیاری از محاسبات اوکراین و غرب اشتباه از آب درآمده است. نیروهای رزمی و مهمات جنگی اوکراین به سرعت در حال ته کشیدن است. کنگره آمریکا تلاش‌های کاخ سفید برای تصویب بسته کمک نظامی ۶۰ میلیارد دلاری به اوکراین را بی‌نتیجه گذاشته و در اروپا هم مجارستان اجازه تصویب کمک ۵۰ میلیارد دلاری اتحادیه اروپا را نداده است.

این بسته‌های کمکی ممکن است در نهایت تصویب شود، اما احتمالا نوشدارو بعد از مرگ سهراب خواهد بود. نیروهای اوکراین همین الان هم مجبور شده‌اند به لاک دفاعی فرو بروند. هم‌زمان مسکو با اختصاص یک‌سوم کل بودجه سال آینده کشور به بودجه دفاعی، اقتصاد خود را فدای جنگ کرده و هزاران نیرو و هزاران گلوله برای تجهیزات توپخانه‌ای خود را به خط مقدم فرستاده است.

روشن است که این وضعیت به شدت برای اوکراین، که فکر می‌کرد تا الان دیگر جریان جنگ را به نفع خود تغییر داده، ناامید کننده است. اما اهمیت این وضعیت برای غرب چیست؟

این شرایط برای غرب مهم است چون برای ولادیمیر پوتین که حدود دو سال پیش شخصا دستور حمله را صادر کرده بود، فقط کافی است مناطقی را که تا الان اشغال کرده -و تقریبا ۱۸ درصد خاک اوکراین را شامل می‌شود- حفظ کند تا بتواند ادعای پیروزی کند.

روسیه در بزرگترین حملات موشکی که تا الان علیه اوکراین انجام داده، روز جمعه ۲۹ دسامبر شهرهای مختلف این کشور را هدف قرار داد

ناتو انبارهای مهمات خود را خالی کرده و به جز ورود مستقیم به جنگ، هر آن چه را داشته به پای حمایت از اوکراین ریخته است. اما همه این کمک‌ها هم نتوانسته جریان جنگ را عوض کند و مانع ناکامی‌های کی‌یف شود.

هم‌زمان کشورهای حوزه بالتیک -استونی،‌ لتونی و لیتوانی که همه عضو ناتو هستند- باور دارند که اگر آقای پوتین در اوکراین پیروز شود، در پنج سال آینده سراغ آنها هم خواهد رفت.

ولادیمیر پوتین

رئیس جمهور روسیه یک فرد تحت تعقیب است، البته روی کاغذ.

در ماه مارس ۲۰۲۳ دیوان کیفری بین‌المللی در لاهه ولادیمیر پوتین را در ارتکاب جنایات جنگی علیه کودکان اوکراین مجرم شناخت.

غرب امیدوار بود که این حکم آقای پوتین را در سطح بین‌المللی منزوی کند و باعث شود از ترس بازداشت و استرداد به لاهه از روسیه خارج نشود. اما این اتفاق نیفتاد.

از زمان اعلام حکم دیوان،‌ آقای پوتین به کشورهای قرقیزستان، چین، امارات متحده عربی و عربستان سعودی سفر کرده و تمام این کشورها برای استقبال از او فرش قرمز پهن کرده‌اند. او به صورت مجازی در اجلاس سران بریکس در آفریقای جنوبی هم شرکت کرد.

تحریم‌های بی‌شمار اتحادیه اروپا قرار بود اقتصاد روسیه را به زانو درآورد و آقای پوتین را مجبور کند که دست از جنگ بردارد. اما روسیه ثابت کرده است که به شدت در برابر این تحریم‌ها انعطاف‌پذیر است و توانسته بسیاری از کالاهای خود را از کشورهایی مانند چین و قزاقستان تامین کند. درست است که غرب تا حد زیادی وابستگی خود را به نفت و گاز روسیه کاهش داده است، اما مسکو مشتری‌های مشتاق دیگری پیدا کرده و هر چند با قیمت پایین‌تر، اما همچنان نفت و گاز خود را می‌فروشد.

واقعیت این است که حمله نظامی روسیه و اشغال سرزمین‌های اوکراین که باعث انزجار و نفرت در کشورهای غربی شده، در بقیه نقاط جهان لزوما به این شکل دیده نمی‌شود. بسیاری از کشورها این وضعیت را مشکل اروپایی‌ها می‌دانند و بعضی هم ناتو را مقصر می‌شناسند و می‌گویند این سازمان با گسترش بیش از حد خود به سوی مرزهای شرقی،‌ روسیه را خشمگین کرده است. به نظر می‌آید که این کشورها اعتنایی به شکنجه و آزار و اذیت گسترده‌ای که نیروهای روسیه در اوکراین مرتکب شده‌اند، ندارند.

غزه

وزرای کشورهای عربی در نشستی که اخیرا در ریاض برگزار شد به من گفتند که غرب استانداردی دوگانه در پیش گرفته است. آنها می‌گفتند «دولت‌های شما ریاکار هستند» و از من می‌پرسیدند چطور از ما انتظار دارید کشتن غیرنظامیان را در اوکراین محکوم کنیم در حالی که شما از برقراری آتش‌بس در غزه،‌ جایی که هزاران غیرنظامی در حال کشته شدن هستند، جلوگیری می‌کنید.

به گفته مقام‌های حماس و اسرائیل تاکنون بیش از ۲۱ هزار و ۵۰۰ فلسطینی و ۱۲۰۰ اسرائیلی کشته شده‌اند

جنگ اسرائیل و حماس به وضوح برای تمام ساکنان غزه و همین طور اسرائیلی‌‌هایی که در حملات حماس به جنوب اسرائیل در روز ۷ اکتبر آسیب دیده‌اند، فاجعه‌آمیز بوده است. اما این وضعیت برای غرب هم گران تمام شده است.

این جنگ توجه جهانی را از اوکراین،‌ متحد ناتو، به خاورمیانه منحرف کرده، در حالی که این کشور برای جلوگیری از پیشروی‌ نیروهای روسیه در این زمستان با مشکلات جدی روبرو است. مهمات آمریکایی هم از کی‌یف به سوی اسرائیل تغییر مسیر داده است.

اما بیش از هر چیز بسیاری از مسلمانان و جوامع دیگر در نقاط مختلف جهان، آمریکا و بریتانیا را به دلیل حمایت و حفاظت از اسرائیل در سازمان ملل متحد، در نابودی غزه همدست می‌دانند.

روسیه که نیروی هوایی‌اش شهر حلب سوریه را با خاک یکسان کرده بود، بعد از حملات ۷ اکتبر شاهد آن بود که وضعیت و محبوبیتش در خاورمیانه رو به بهبود گذاشته است.

جنگ همین الان هم به کرانه‌های جنوبی دریای سرخ کشیده شده است،‌ جایی که حوثی‌های تحت حمایت ایران موشک و پهپادهای انفجاری به سوی کشتی‌ها پرتاب می‌کنند. این وضعیت باعث شده است که شرکت‌های کشتیرانی بین‌المللی مجبور شوند مسیر حرکت کشتی‌های خود را از دریای سرخ به جنوب آفریقا تغییر دهند و در نتیجه قیمت کالاها افزایش یافته است.

ایران

ایران همچنان مظنون است که در خفا به دنبال ساخت سلاح هسته‌ای است، اتهامی که جمهوری اسلامی آن را رد می‌کند. با وجود تلاش‌های غربی‌ها برای منزوی کردن ایران، این کشور با حمایت گروه‌هایی که آنها را تامین مالی،‌ آموزشی و تسلیحاتی می‌کند، حوزه نفوذ نظامی خود را در عراق، لبنان، یمن و غزه گسترش داده است.

روابط تهران و مسکو در سال ۲۰۲۳ به اتحادی بسیار نزدیک تبدیل شد که در آن روسیه از منابع ظاهرا تمام‌نشدنی پهپادهای شاهد ایران برای حمله به شهرها و مناطق مختلف اوکراین استفاده می‌کند.

جمهوری اسلامی ایران که کشورهای مختلف غربی رفتارش را تهدیدی خصمانه علیه خود می‌دانند، از جنگ غزه سود برده تا خود را در منطقه خاورمیانه به عنوان سردمدار آرمان فلسطینی‌ نشان دهد.

منطقه ساحل در آفریقا

کشورهای منطقه ساحل در غرب آفریقا یکی پس از دیگری شاهد کودتای نظامی بوده‌اند و در نتیجه این تحولات، نیروهای اروپایی که برای کمک به مقابله با گروه‌های افراط گرای اسلامی در این منطقه حضور داشتند،‌ اخراج شدند.

کشورهای مالی، بورکینافاسو و جمهوری آفریقای مرکزی پیش از این علیه اروپایی‌ها موضع گرفته بودند و در ماه ژوئیه هم کودتای دیگری در نیجر، دولت طرفدار غرب این کشور را ساقط کرد. آخرین گروه از نیروهای فرانسوی نیجر را ترک کرده‌اند، هر چند که حدود ۶۰۰ سرباز آمریکایی همچنان در دو پایگاه این کشور حضور دارند.

مزدوران گروه شبه نظامی واگنر روسیه جای نیروهای فرانسوی و بین‌المللی را می‌گیرند. این گروه با وجود مرگ اسرارآمیز رهبرش، یوگنی پریگوژین در یک سانحه هوایی در ماه اوت، همچنان خودش را سر پا نگه داشته و به بستن قراردادهای سودآور ادامه می‌دهد.

در تحولی دیگر آفریقای جنوبی هم که زمانی به عنوان یکی از متحدان غرب شناخته می‌شد، با روسیه و چین مانور دریایی مشترک برگزار کرده است.

کره شمالی

جمهوری دموکراتیک خلق کره به خاطر تسلیحات هسته‌ای و برنامه موشک‌های بالستیک ممنوعه‌اش با تحریم‌های شدید بین‌المللی روبرو است.

اما این کشور در سال ۲۰۲۳ روابط نزدیکتری با روسیه برقرار کرد و کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی از یک مرکز فضایی در روسیه دیدار کرد. بعد از آن هم گزارش شد که پیونگ یانگ یک میلیون گلوله توپ برای نیروهای روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین ارسال کرده است.

سال ۲۰۲۳ کره شمالی چندین موشک بالستیک قاره‌پیما آزمایش کرد که تصور می‌شود برد آنها بیشتر نقاط آمریکا را پوشش می‌دهد.

چین

سال ۲۰۲۳ تا حدودی شاهد کاهش تنش میان پکن و واشنگتن بود و دیداری عمدتا موفق بین جو بایدن و شی جین‌پینگ در نشست سان فرانسیسکو برگزار شد.

اما چین هیچ نشانی از عقب‌نشینی از ادعای مالکیت خود بر بخش بزرگی دریای جنوبی چین بروز نداده و یک نقشه «استاندارد» جدید منتشر کرده که حوزه ادعایی این کشور را تا مرزهای ساحلی چندین کشور آسیا-اقیانوسیه گسترش داده است.

پکن از ادعای مالکیت تایوان هم کوتاه نیامده و وعده داده است که آن را «پس می‌گیرد»،‌ حتی اگر مجبور به توسل به زور شود.

دلیلی برای خوش‌بینی؟

با وجود این چشم‌انداز تیره و تار برای غرب، شاید سخت باشد که کورسوی امیدی هم در این میان یافت. اما یکی از اتفاقات مثبتی که برای غرب افتاد این بود که ناتو بعد از حمله روسیه به اوکراین، اهداف دفاعی خود را بار دیگر در مرکز توجه قرار داد و بازتعریف کرد. اتحادی که کشورهای غربی تا الان از خود نشان داده‌اند، بسیاری را شگفت‌زده کرده، هر چند که شکاف‌هایی در این اتحاد در حال آشکار شدن است.

اما خاورمیانه جایی است که بیشترین ظرفیت را برای بهبود موضع‌گیری‌های غرب دارد. بخشی از آن به خاطر حجم وحشتناک وقایعی است که در هر دو طرف مرز غزه و اسرائیل در حال رخ دادن است.

قبل از حملات ۷ اکتبر به اسرائیل، جست‌وجو برای یافتن راه حلی برای تاسیس کشور مستقل فلسطین در آینده تا حد زیادی رها شده بود. نوعی رضایت از شیوه برخورد اسرائیل با فلسطینی‌ها مشهود بود که بر این پیش‌فرض استوار بود که این مسئله را می‌توان با تدابیر امنیتی و بدون نیاز به حرکت جدی به سوی تاسیس یک کشور مستقل برای فلسطینی‌ها حل و فصل کرد.

الان معلوم شده که این نگاه به شکل مرگباری اشتباه بوده است. رهبران جهان یکی پس از دیگری اعلام کرده‌اند که اسرائیل نخواهد توانست در صلح و امنیت زندگی کند مگر آن که فلسطینی‌ها هم از همان صلح و امنیت برخوردار باشند.

پیدا کردن راه حلی عادلانه و ماندگار برای مشکلی که ریشه در تاریخ دارد، بسیار دشوار خواهد بود و برای موفقیت نیاز به عقب‌نشینی‌ و سازش‌های دردناکی در هر دو طرف خواهد بود. اما اکنون بالاخره این مسئله توجه جهانیان را به خود جلب کرده است.