بیش از یک دهه است که سوریه درگیر یک جنگ داخلی بی‌رحمانه بوده است. بشار اسد ابتدا از سیاست زمین سوخته استفاده کرد تا جامعه مدنی و سپس نیروهای مختلف شورشی از جمله اسلام‌گرایان را در هم بکوبد. بسیاری از مخالفان او به طور پنهانی از سوی سایر کشورهای عربی حمایت می‌شدند و بشار اسد در منطقه به فردی مطرود تبدیل شد. حالا با پیوستن دوباره سوریه به اتحادیه عرب، همسایگان عرب او از بازگشت اسد به جمع‌شان استقبال می‌کنند.

چه چیزی منجر به این چرخش قابل توجه شده است – و چه معنایی برای سوریه، مردم آن و منطقه دارد؟ فراس کیلانی، خبرنگار بی‌بی‌سی عربی، از سال ۲۰۱۱ این درگیری را دنبال کرده و به برخی از سوالات کلیدی پاسخ می‌دهد.

آیا ما شاهد پایان جنگ داخلی سوریه هستیم؟

من فکر می‌کنم آنچه که ما شاهد آن هستیم آغازِ پایان است. آنچه که به عنوان قیام علیه دیکتاتوری اسد آغاز شد، به یک جنگ داخلی بی‌رحمانه تبدیل شد و بیشتر مناطق سوریه تحت کنترل شورشیان بود.

دعوت از اسد برای پیوستن مجدد به اتحادیه عرب صرفاً به رسمیت شناختن واقعیت در صحنه است. این به آن معنا نیست که وضعیت یک شبه تغییر خواهد کرد زیرا بازیگران دیگری وجود دارند – آمریکا، روسیه و ایران – اما آنچه ما می‌بینیم آغاز پایان این جنگ است.

چرا حالا؟

این اتفاق پس از بحث‌های طولانی میان کشورهای عربی رخ داده است که بیشتر توسط محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی هدایت می‌شود.

رهبر سوریه اولین سفر خود را از زمان آغاز جنگ داخلی در مارس ۲۰۲۲ به یک کشور عربی انجام داد و برای دیدار با ولیعهد ابوظبی شیخ محمد بن زاید آل نهیان به امارات متحده عربی سفر کرد

فرایند بازگشت دوباره تدریجی بوده، و در حالی که هنوز مخالفانی وجود دارند، اکثر کشورهای عربی متوجه شده‌اند که از آنجایی که نتوانستند رژیم را سرنگون کنند، باید با آن کنار بیایند.

چندین عامل فشار ویژه وجود دارد. اول مسئله ماده مخدری به نام کاپتاگون است که نوعی آمفتامین است.

اعتقاد بر این است که بشار اسد اجازه داده است که مقدار زیادی از این ماده مخدر در سوریه تولید شود (دولت بریتانیا می‌گوید این کشور حدود ۸۰ درصد عرضه جهان را تولید می‌کند)، و سپس به لبنان و منطقه صادر شود.

تنها در سال ۲۰۲۱ بیش از ۴۰۰ میلیون قرص در سراسر خاورمیانه و فراتر از آن کشف و ضبط شد که گمان می‌رود کسری از کل تولید باشد.

این یک دلیل واقعی برای نگرانی است، به ویژه در عربستان سعودی، که امیدوارند ورود مجدد سوریه در اتحادیه عرب به کاهش عرضه این ماده مخدر کمک کند.

نگرانی‌ها در مورد ایران نیز به همان اندازه قابل توجه است. تهران به عنوان قدرت غالب شیعه در منطقه، نفوذ زیادی در چهار پایتخت عربی دارد: بغداد، بیروت، صنعا و دمشق. اتحادیه عرب ممکن است محاسبه کند که ورود دوباره سوریه به اتحادیه عرب ممکن است تسلط ایران بر سوریه را تضعیف کند و در به اصطلاح «هلال شیعی» در خاورمیانه اختلال ایجاد کند.

ایالات متحده و اتحادیه اروپا ممکن است با بازگرداندن مجدد اسد مخالف باشند، اما کار چندانی نمی‌توانند انجام دهند. اسد سرنگون نخواهد شد و فکر می‌کنم که جهان عرب تصمیم گرفته است که وضعیت نباید به این شکل که هست ادامه پیدا کند.

این چه معنایی برای سوری‌های آواره شده خواهد داشت؟

بیش از نیمی از جمعیت ۲۲ میلیونی سوریه قبل از جنگ مجبور به ترک خانه‌های خود شدند

میلیون‌ها سوری در نتیجه این جنگ آواره شدند و بسیاری از آنها در کشورهای دیگر – ترکیه، لبنان و اردن – و در اروپا زندگی می‌کنند.

تعداد زیادی نیز در داخل کشور آواره شده‌اند – سه میلیون نفر تنها در استان‌های ادلب و حلب هستند که اکثراً در اردوگاه‌ها زندگی می‌کنند. آیا آنها هرگز با بازگشت به مناطق تحت کنترل دولتی که احساس می‌کنند مسئول این همه کشتار و ویرانی است، احساس امنیت خواهند کرد؟

ما می‌دانیم که در نشستی در اردن، حکومت سوریه قول داد که به آنها اجازه دهد بدون خطر آزار و اذیت به خانه بازگردند، اما آیا آنها این تضمین‌ها را باور خواهند کرد؟ مطمئن نیستم. صدها نفر را دیده‌ایم که به مناطق تحت کنترل رژیم بازگشته‌اند و دستگیر شده‌اند.

ممکن است تصمیم در مورد بازگشت به دلیل وضعیتی باشد که مردم در آن قرار دارند. من انتظار ندارم کسانی که به اتحادیه اروپا یا بریتانیا گریخته‌اند به سوریه بازگردند.

در مورد مناطق تحت کنترل کردها چطور؟

مناطق کردنشین هرگز واقعاً در جنگ با حکومت اسد نبودند و به جنگ با داعش کمک کردند، اما ترکیه که در همسایگی است فکر ایجاد یک کشور کردی در مرز خود را غیرقابل قبول می‌داند.

نیروهای کرد نقش زیادی در شکست دادن داعش داشتند

چند سال پیش، شاهد حمله نیروهای ترکیه به «نیروهای سوریه دموکراتیک»، که کردها آن‌ها را رهبری می‌کنند، بودیم و یک «منطقه حائل» ۳۰ کیلومتری در سوریه را اشغال کردند که ۱۵۰ کیلومتر در امتداد مرز ادامه داشت.

اسد می‌تواند از این به عنوان اهرمی برای بازپس‌گیری کنترل بر قلمرو کردها و وادار کردن نیروهای دموکراتیک سوریه به خلع سلاح استفاده کند.

این امر می‌تواند منجر به ایجاد یک منطقه نیمه خودمختار تحت مدیریت کردها شود و کردها بیشترِ استقلال خود را که به سختی به دست آمده از دست بدهند.

از سوی دیگر، اسد می‌تواند با ترکیه ترتیبی دهد که با کردها آنطور که صلاح می‌داند رفتار کند.

این تصویر با وجود اردوگاه‌های بزرگ زندانی که اعضای سابق داعش و خانواده‌های آنها در مناطق کردنشین و همچنین حدود هزار نیروی آمریکایی را در خود جای داده اند، پیچیده می‌شود.

اما آیا این یک اولویت راهبردی برای آمریکایی‌ها خواهد بود یا یک بار دیگر مردم کرد احساس می‌کنند که به آن‌ها خیانت شده است؟

در مورد جهادی‌هایی که هنوز در برابر اسد مقاومت می‌کنند چطور؟

نخست شایان ذکر است که ما واقعاً در مورد تعداد افرادی که در اینجا دخیل هستند چیزی نمی‌دانیم.

تعداد زیادی در نبرد با حکومت اسد و داعش کشته شدند، بنابراین شاید فقط چند صد نفر از افراد وابسته به القاعده یا گروه‌های دیگر باقی مانده باشند.

لازم است بین ترکیه و سوریه گفت‌وگوهایی انجام شود تا کسانی که «تروریست» محسوب نمی‌شوند به کشورهای خود بازگردند یا دستگیر شوند.

آنها ممکن است برای بقیه در مورد راه حل نظامی به توافق برسند، همانطور که با داعش چنین کردند. حقیقت این است که برخورد با آخرین مبارزان مخالف، کلید پایان دادن به جنگ داخلی است.

این وضعیت چه تاثیری بر شرایط منطقه وسیع‌تر خواهد داشت؟

بزرگترین تأثیر مستقیم بر لبنان خواهد بود – وضعیت اقتصادی در آنجا فاجعه‌آمیز است و فلج سیاسی کامل وجود دارد – و پذیرفته شدن مجدد سوریه ممکن است تأثیر مثبتی داشته باشد.

بشار اسد متحد نزدیک ایران است. ابراهیم رئیسی اخیرا در دمشق با او دیدار کرد

و در حالی که این ممکن است اقدامی برای مقابله با نفوذ ایران باشد، ممکن است به گرم شدن اخیر روابط بین عربستان سعودی و ایران نیز کمک کند.

اسد متحد نزدیک تهران است و احیای او می‌تواند به طور کلی تنش در منطقه را کاهش دهد.

این ممکن است به روند جاری پایان دادن به جنگ داخلی در یمن کمک کند، که درگیری نیابتی دیگری است که در سال‌های اخیر خاورمیانه را بی‌ثبات کرده است.

آیا به این معنی است که اسد در جنگ داخلی سوریه پیروز شده است؟

بله، پیروز شد، اما به چه بهایی؟

در واقع او چند سال پیش و زمانی که روسیه به طور کامل مداخله کرد و داعش شکست خورد، به پیروزی رسید.

اگرچه این پیروزی کاملا یک پیروزی پیروسی (شکست‌آمیز) است: سوریه کاملاً ویران شده است، اقتصاد آن نابود شده و مردم آن آواره شده‌اند و آسیب دیده‌اند.

او قدرت را به دست آورده است، اما قدرت بر کشوری که بازیابی و بازسازی آن دهه‌ها طول خواهد کشید. در چشم بسیاری، اعتبار او برای همیشه از بین رفته است.