در سال ۱۹۹۹ بیست و یکم فوریه توسط یونسکو به عنوان روز جهانی زبان مادرى برگزيده شد. این پس از آن بود که دولت ھاى شووينيستى و تماميتخواه حاکم در کشورھاى کثيرالملّه‌اى چون ايران، ھمواره در تلاش برای از بین بردن زبان‌ھاى گوناگون موجود در کشورھايشان به قصد جا انداختن يک زبان، يک فرھنگ و يک ملت دست به جنايت می‌زدند. جنايتى که ھنوز بدون وقفه ادامه دارد و کودکان ملل گوناگون ساکن اين کشورھا سال تحصيلى خود را با زبانى غير از زبانى مادرى خود آغاز و از ھمان روزهای نخستين پايه‌های آسيب‌ھاى روانى و از خودبيگانگى پی‌ريزى شده و این کودکان با دردها و رنج‌های بیشمارِ حاصل از تبعیض و برخوردهای تحقیرآمیز آن مواجه می‌شوند.

سياست استحاله‌ی زبانى و فرھنگى در کشور ايران با استقرار رژیم شاهنشاهی پهلوی آغاز و با استقرار رژیم جمهوری اسلامی ایران همچنان تداوم يافته است. آغاز سال تحصيلی اول مهر برابر با ۲۳ سپتامبر، برای کودکان غیرفارس زبان ایران، به جای شادی بخشی و امید آفرینی، پيام آور و يادآور محرومیت از حقوق اولیه‌ی انسانی و پیامدهای دردناک ناشی از آن می‌باشد.

زبان فارسی، زبان مادری تنها یکی ازملیت‌های ساکن در ایران کثيرالملّه می‌باشد، اما دولت‌های تماميتخواه حاکم با اعمال سیاست‌های برترى‌طلبانه، کاربرد سراسری زبان فارسى را تبدیل به ابزاری ایدئولوژیک در راستای محو هویت قومى و ملى ديگر مردمان اين سرزمين برای آسیمیله يا همانند سازی اجباری و نتيجتاً نسل کشی آرام و تدريجی آنان نموده‌اند.

محرومیت کودکان غیر فارس زبان از تحصیل به زبان مادری در ایران چند زبانی و چند فرهنگی، که بیش از نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند، در شرایطی تداوم دارد که حق تحصیل به زبان مادری در تمامی کنوانسيون‌های مربوط به حقوق بشر که جمهوری اسلامی ایران نیز از امضا کنندگان آن می‌باشد، جزئی از حقوق اولیه‌ی انسانی شناخته شده است. اينک با گذشت ۴۳ سال از روی کار آمدن جمهوری اسلامی ايران و تصويب قانون اساسی‌اش که ماده هاي ۱۵ و ۱۹ آن، آموزش زبان‌های مادری ديگر مليت‌ها را در کنار آموزش زبان فارسی مورد تأکید قرار داده است، اين رژيم با عدم اجراى اين مواد از قانون اساسى‌ای که خود به تصويب رسانده، اوج ماھيت شووينيستى، تماميت‌خواھانه و فرقه گرايانه‌ی خود را به طور آشکار به نمايش گذاشته است.

تدريس نشدن زبان‌هاى مادرى غیر فارسی در مدارس ايران، نقض آشكار قطعنامه A/RES/61/266 سازمان ملل از سوی رژیم جمهورى اسلامی ایران است که مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تاریخ ۱۶ ماه مه ۲۰۰۷ تصویب نمود. درهمان مصوبه، ضمن تلاش جهت جلب توجه جهانیان برای برقراری شرایط مسالمت‌آمیز در چارچوب تنوع و ارتقاء درک بین‌المللی از چند زبانی و چند فرهنگی، دولت‌ها به حفاظت و حمايت از همه‌ی زبان‌های مورد استفاده‌ی مردم جهان تشویق شده‌اند، و نیز سال ۲۰۰۸ به عنوان “سال بین‌المللی زبان‌ها ” نامگذاری شد.

حق آموزش به زبان مادری، حق اولیه‌ی انسانی و شهروندی به رسمیت شناخته شده در عهد نامه‌های دولت‌ها و ملت‌های جهان است که باید از مدارس ابتدایی شروع شود و تنها با تصویب ۲ واحد درسی اختیاری برای دانشجویان دانشگاهی و یا با پرداختن سطحی به موضوع و خواندن قطعه‌ای شعر و یا بیان چند جمله به زبان‌های ملیت‌های غیرفارس در جریان کمپین‌های انتخاباتی، “حق تحصيل به زبان مادری” برآورده نمی‌شود و گرهی از اين معضل در جامعه‌ی ايران گشوده نخواهد شد.

در دنیای امروز بدون پذیرفتن واقعیت چند زبانی و چند فرهنگی کشور ایران و برابر حقوقی ملیت‌های آن بر اساس مفاد منشور جهانی حقوق بشر، حل مسائل اساسی استقرار دموکراسی و برقراری شرایط مسالمت آمیز امکان‌ناپذیراست.
از فعالین و گردانندگان تشکل‌های مدافع حقوق بشر ایرانی و جهان، انتظار می‌‌رود که در به رسمیت شناخته شدن حق تحصیل به زبان‌های مادری غیرفارسی و دفاع از دیگر حقوق انسانی ملیت‌های تحت ستم ملی ایران که همچنان در معرض سیاست‌های شوونیستی دولت‌های حاکم قراردارند، کوشا باشند.

در شرایطی که رژیم جمهوری اسلامی ایران برای بقای خود شمشیر را از رو بسته و در این جهت از هیچ جنایتی فروگذار نمی‌نماید دیگر نمی‌توان از پدران و مادران بلوچ و دیگر ملیت‌های خارج از حاکمیت انتظار داشت که از حکومتگران حاکم بر ايران خواستار اجراى منشورھاى سازمان ملل و قوانين موجود در اساسنامه‌ی خود رژيم در راستاى آموزش زبان‌های مادری به فرزندان خود در مدارس باشند. یگانه راه سعادت و خوشبختی مردم بلوچ و دیگر ملیت‌های ایران گذار از جمهوری اسلامی و ایجاد سیستمی غیرمتمرکز (فدرال)، سکولار و دموکراتیک بر اساس برابری ملی است که در سایه‌ی آن بتوان ضمن برخورداری از دیگر حقوق انسانی و ملی به حقوق زبانی نیز دست یافت.

حزب مردم بلوچستان/ فوریه‌ی ۲۰۲۲

https://t.me/ostomaan/2752