ملت کرد جلال ملکشا، شاعر وفادار خود و دلسوز زحمتکشان و تهیدستان را ازدست داد. همزمان باسوگ و بدرقه شاعر محبوب مردم کردستان، آقای ایرج مصداقی مطلبی در مورد دوران زندان   او منتشر نمود که خاطر بسیاری از فعالین ضد رژیم و دوستداران جلال ملکشا در کردستان را جریحه‌دار نمود. البته من آقای مصداقی رااز نزدیک نمیشناسم و نمیخواهم علیه ایشان قلم‌فرسایی کنم اماسخنان ایشان در بهترین حالت خود نابجا ، ناروا و ناسنجیده  و قابل نقد و سرزنش است.

شاید جوان بی‌تجربه‌ای که  ناگهان چیزی شنیده است واحساساتی شده  اینگونه ابراز نظر نماید، اما بافرض درستی ادعایش من نمیتوانم تصور کنم  کسی که خود طعم تلخ زندان جمهوری اسلامی را چشیده و هم‌سرنوشت جلال ملکشا بوده‌ باشد و به‌جای همدردی و درک درد جانسوز توابیت ، و افشای جنایتکاران اینگونه ناروا قربانی را به “مسلخ”!؟ بکشاند. چگونە ممکن است کە  شکنجەوعذاب دائمی روا داشته تحمیلی رژیم بە خود ودهها هزار انسان مبارز اما مسخ شدە را با پوست و گوشت و استخوان درک نکرده و چنین غیر منصفانه حکم صادر نماید؟

من بعنوان دست‌اندرکارهنرو ادبیات، بعنوان یک مبارز پیر راه آزادی وبعنوان وکیل و حقوقدان ، در دفاع از ده‌ها هزار قربانی سیاه‌چالهای جمهوری اسلامی که تحت شکنجه‌های وحشیانه وادار به نفی خود و قبول توابیت شده و اکثرا نیز  اعدام گردیده اند،

در دفاع از جلال ملکشا و آقای مصداقی هم باشهامت کامل اعلام مینمایم : توبە در هیچ حالتی جرم نیست.

بەزور شکنجه تواب شدگان زندانهای جمهوری اسلامی مجرم نیستند ، مظلوم‌اند، ستمدیده‌اند، قربانی شده‌اند و باید شکنجه‌گران آنان ، حکومت‌گران ایران و بنیانگذاران سیستم ضد بشری اسلامی ایران را به محاکمه کشیده  آنهم نه در مسلخ بلکه در دادگاههای دارای صلاحیت و عادلانه.

مبارزینی که در سیاه‌چالهای جمهوری اسلامی ناروا مسخ شدند ، داوطلبانه کمر بخدمت جمهوری اسلامی نبسته بودند. بلکه از شدت  شکنجه‌های طاقت فرسای بدنی، روانی و…ناچار به دست کشیدن از مبارزه و به فراموشی سپردن آرزوهای قهرمانانه  شده و به شبحهای کوکی جمهوری اسلامی تبدیل گردیدن.

البته مقاومت در زندان ارزش است، افتخار است اما آشکار است که همه نمیتوانند قهرمان بشوند؟

جلال ملکشا قهرمان مقاومت در زندانهای جمهوری اسلامی نبود، اما شاعر محبوب و قهرمان توده‌های مردم کردستان است و در یادها خواهد ماند .

یادش گرامی!

‌محمد مصری