مسافرت قریب‌الوقوع جو بایدن به عربستان و اسرائیل با تنگتر کردن حلقه فشار سیاسی بر حکومت ایران بی‌ارتباط نیست. در حالی که بسیاری تصور می‌کنند هدف اصلی سفر بایدن درخواست افزایش تولید نفت از عربستان برای مهار قیمت این ماده حیاتی است، وی هفته گذشته گفت: «تعهدات از سوی سعودی‌ها [طبق انتظارات ما] هیچ ارتباطی با موضوع انرژی ندارد. قرار است ملاقات بزرگی در عربستان سعودی صورت بگیرد و به همین دلیل است که من شخصا به آنجا می‌روم. موضوع امنیت ملی آنان و اسرائیل مطرح است.»

آیا بایدن درصدد است که در ادامه اقدامات دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا، برای برقراری رابطه بین چند کشور عرب خلیج فارس با اسرائیل، با دادن تضمین امنیتی به عربستان برای مقابله با تهدید ایران، از سعودی‌ها بخواهد با اسرائیل رابطه برقرار کنند و علیه ایران هم‌پیمان شوند؟ امری که ژئوپلیتیک منطقه را دستخوش یک دگرگونی اساسی می‌کند.

دانیل شاپیرو، سفیر سابق آمریکا در اسرائیل و مشاور آقای بایدن در امور ایران تا ماه مارس امسال، به هفته نامه نیوزویک گفته است که عربستان به دنبال گرفتن تضمین از آمریکا برای «مقابله با تهدیدات ایران» است. این اتفاق هم اگر بیفتد، یعنی اگر آمریکا رسما با دادن تضمین امنیتی به عربستان موافقت کند، امری به کلی بی‌سابقه در منطقه به شمار رفته و پاسخ دیگری است به آنان که می‌گفتند خاورمیانه اهمیتش را برای آمریکا از دست داده است. به عبارت دیگر، مسافرت آقای بایدن با این اهداف، در کنار موجی از تحولات اخیر نشان می‌دهد که حداقل در حال حاضر آمریکا چندان نسبت به مصالحه برای احیای برجام خوشبین نیست و لذا خود را برای روزهای سخت‌تری در رابطه با حکومت ایران آماده می‌کند.

 

حو بایدن رئیس‌جمهوری آمریکا (راست)، نفتالی بنت نخست‌وزیر اسرائیل (چپ)

سیاست خارجی و داخلی حکومت ایران در این مرحله چیست؟

چنانکه پیشتر به تفصیل بحث شد برجام اصولا توافقی ناپایدار است. در همان‌جا، مستنداتی ارائه شد که نشان می‌داد ایران احیای برجام را بدون گرفتن تضمین عدم خروج دوباره آمریکا، بی‌معنا می‌داند. ریشه مشکل هم در تفکر آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر ایران، و جناح رادیکال حامی ‌‌اوست که سیاست «نه به مذاکره، نه به تنش زدائی با آمریکا» را به دلایلی که به بقاء سیستم حکومتی ایران گره خورده است محور سیاست خارجی جمهوری اسلامی‌‌ایران قرار داده‌اند. درگیری حکومت ایران با آمریکا در چندین جبهه، که مهم‌ترین آنها تهدید به نابودی اسرائیل، نزدیک‌ترین متحد آمریکا است، اجازه نمی‌دهد یک توافق بین جمهوری اسلامی‌ و آمریکا پایدار بماند. از سوی دیگر، دادن تضمین مورد درخواست حکومت ایران تنها از عهده سنای آمریکا برمی‌آید که آنهم با توجه به جو ضد حکومت ایران تقریبا غیرممکن به نظر می‌رسد.

در تحولی دیگر، درگیری حکومت ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی‌ وارد مرحله جدید و جدی‌تری شده است. قطعنامه انتقاد شورای حکام آژانس از حکومت ایران به دلیل عدم همکاری جمهوری اسلامی‌با آژانس برای پاسخگوئی به منشاء وجود اورانیوم تغییر شکل یافته در سه سایت مشکوک، واکنش حکومت ایران را به همراه داشت. دوربین‌های نظارتی و فراپادمانی مستقر در تاسیسات اتمی اصفهان، نطنز و مرکز تحققات تهران جمع‌آوری شدند. اینک مشخص است که با گذشت چند سال از مطرح شدن موضوع توسط آژانس، حکومت ایران پاسخ قانع‌کننده‌ای در خصوص پیدا شدن آثار اورانیومِ تغییر شکل یافته، در سه سایت مزبور را ندارد.

با فلج شدن مذاکرات وین از یک سو و شتاب گرفتن پرونده ایران در آژانس، به علاوۀ تداوم صدها تحریم، به نظر می‌رسد که حکومت ایران مصمم است با تقویت برنامه هسته‌ای (تا اینجا با بکارگیری سانتریفوژهای پرسرعت به اضافه حفر تونل‌های زیرزمینی برای انتقال تاسیسات تسای کرج به نزدیکی نطنز) و افزودن بر انباشته اورانیوم غنی شده، به آمریکا و اروپا برای گرفتن تضمین فشار آورد. تا کجا ممکن است حکومت ایران در این زمینه پیشروی کند؟ ایران بدون شک از هر زمان دیگری ظرف دو دهه‌ای که از بحران هسته‌ای می‌گذرد به ساخت بمب نزدیک‌تر است. ولی بسیاری از مقامات شورای امنیت ملی آمریکا معتقدند که حکومت ایران تا آستانه ساخت بمب خواهد رفت (احتمالا تا آنجا که اعلام کنند که به فن‌آوری مربوطه دسترسی پیدا کرده‌اند) اما از ساخت بمب خودداری خواهند کرد.

ایران کار بعضی از دوربین‌های آژانس را از مراکز اتمی خود متوقف کرده است

در بعد سیاست داخلی، قرائن نشان می‌دهد که حکومت ایران تا رسیدن به مقصود یعنی گرفتن تضمین، زندگی را تحت تحریم و بدون برجام ادامه دهد. آیت‌الله علی خامنه‌ای از برنامه جراحی اقتصادی دولت حمایت کرده و طی سخنان ۱۹ اردیبهشت خود، با اشاره به برنامه‌های اقتصادی دولت تلویحا منتقدان را دعوت به سکوت کرده و گفت: «کارهایی که امروز دولت در زمینه اقتصاد در پیش دارد، کارهای مهمی است و همه اعم از قوا و دستگاه‌های مختلف و آحاد مردم باید کمک کنند که ان‌شاءالله دولت بتواند به این نتایج دست پیدا کند». در هماهنگی با آقای خامنه‌ا‌ی، صبح صادق ارگان رسمی سپاه پاسداران در مقاله‌ای با عنوان «حرکت ماشین اقتصاد در راه صحیح» نوشت: «با روی کار آمدن دولت سیزدهم اگر چه مذاکرات با کشورهای اروپایی در حال انجام است؛ اما چه در کلام و چه در عمل سیاست‌های اقتصادی دولت معطل نتایج مذاکرات نبوده و عملکرد و تصمیمات اقتصادی دولت مجزا از روند مذاکرات در حال اجرا بوده و فضای تصمیمات و اقدامات اقتصادی دولت به مذاکرات گره نخورده است.»

به عبارت دیگر تصمیمات اخیر دولت بر اساس ادامه تحریم‌ها گرفته می‌شود. علیرضا بیگی نماینده مجلس روز ۲۷ خرداد صراحتا تصمیمات اخیر اقتصادی را در ارتباط با تحریم‌ها دانسته و گفت: «حذف ارز ترجیحی به دلیل محدودیت منابع ارزی اتفاق افتاد». او که بر مسائل امنیتی اشراف دارد افزود که علیرغم تعهد دولت مبنی بر عدم افزایش قیمت، دولت ناچار به افزایش حامل‌های انرژی خواهد بود. افزایش قیمت بنزین در زمان ریاست‌جمهوری حسن روحانی به تظاهرات گسترده آبان ۹۸ منجر شد.

در همین حال، حکومت خود را برای مقابله با اعتراضاتی که پیش‌بینی می‌شود با حاد شدن موضوع گرانی‌ها جدی‌تر شود آماده می‌کند. مجلس در صدد است که قانون اسلحه مصوب ۱۳۷۳ را تغییر دهد به نحوی که «هر ماموری که مجوز سلاح دارد مجاز به استفاده از آن می‌شود» مشروط بر اینکه شروطی رعایت شود. از جمله «قبل از به‌کارگیری سلاح با اخلالگران و شورشیان نسبت به بکارگیری سلاح اتمام حجت شده باشد». محمود عباس‌زاده مشکینی، مقام امنیتی مجلس، در توضیح ضرورت قانون جدید می‌گوید: «با گذر زمان ممکن است یکسری اعمال خشونت‌آمیز جدیدی در جامعه ما ظهور پیدا کند به همین دلیل لزوم اصلاح این قانون بسیار ضروری بود”.»

رابطه اسرائیل و ایران بحرانی می‌شود

در حالی که یک سال از نخست وزیری نفتالی بنت می‌گذرد وی که تا بحال سیاست نرم‌تری را نسبت به بنیامین نتانیاهو در رابطه با حکومت ایران در پیش گرفته بود ناگهان موضع تهاجمی‌ به خود گرفته است. او با اعلام دکترین اختاپوس گفت که «دوران مصونیت [حکومت ایران] به سر آمده است». وی اعلام کرد که بجای حمله به دست و پای اختاپوس (منظور نبروهای نیابتی حکومت ایران) اینک به سر اختاپوس حمله می‌کنیم. بنت افزود: «ما در حال اقدامیم، هر کجا، هر زمان، و این را هم چنان ادامه خواهیم داد». به دنبال ترور حسن صیاد خدائی، یکی از افسران سپاه قدس در تهران، چندین نفر دیگر از افرادی که به نحوی در برنامه‌های دفاعی و موشکی ایران دست داشته‌اند به نحو مرموزی کشته شده‌اند. با اینکه به جز مورد صیاد خدائی، حکومت ایران پای اسرائیل را در موارد دیگر به میان نکشیده (چرا که حکایت از اشراف اطلاعاتی اسرائیل و ضعف امنیتی جمهوری اسلامی‌ خواهد داشت) اما با توجه به دکترین جدید بنت، اسرائیل مسئول این مرگ‌های مشکوک شناخته می‌شود.

تازه‌ترین خبرها حاکی است که بزودی یائیر لاپید وزیر امور خارجه اسرائیل به عنوان نخست‌وزیر موقت (تا برگزاری انتخابات جدید) جایگزین نفتالی بنت خواهد شد. آیا تغییری در سیاست اسرائیل نسبت به ایران را شاهد خواهیم بود؟ به احتمال قوی خیر. از یک سو مواضع سال‌های اخیر لاپید نسبت به ایران اگر تندتر از بنت نبوده، نرمتر نبوده است. از طرف دیگر گزارشی در آوریل امسال در جروزلم پست حکایت از آن داشت که اگر این جابجائی بطور دائم صورت می‌گرفت، مسئول سیاست ایران هم چنان بنت باقی می‌ماند منتها در جایگاه وزیر کشور. به این ترتیب تغییری، حداقل در جهت نرمتر شدن سیاست اسرائیل در آینده نزدیک را شاهد نخواهیم بود، هر چند که بایدن بجای بنت با لاپید دیدار داشته باشد.

ایران رسما اعلام کرده که در مقابل این اقدامات دست به تلافی خواهد زد. در پی این تهدیدات ایران، اسرائیل به شهروندان خود که در ترکیه هستند هشدار داد خاک آن کشور را ترک کنند. در ادامه، بنی گانتس، وزیر دفاع اسرائیل، به حکومت ایران هشدار داد که به هر حمله‌ای به شهروندان اسرائیلی «با قدرت واکنش نشان خواهد داد». گذشته از مرگ‌های مشکوک، تاسیسات هسته‌ای ایران نیز هدف انفجارهای متعدد قرار گرفته و می‌گیرد. وضعیت پر خطری است. یک اشتباه محاسبه می‌تواند به جنگ بزرگی در خاورمیانه منجر شود.

بنی گانتس، وزیر دفاع اسرائیل، خواستار تقویت نظامی کشورهای عربی منطقه و اسرائیل به رهبری آمریکا شده است

در جمع‌بندی نهائی، حکومت ایران در حالی که در بعد داخلی خود را آماده مقابله خشن با اعتراضات می‌کند، در بعد سیاست خارجی تصمیم به تشدید تهدیدآمیز برنامه هسته‌ای گرفته است. بعید است این سیاست، دولت بایدن را که در معرض انتقادات کنگره، به دلیل نشان دادن نرمش در برابر جمهوری اسلامی ‌حتی از سوی سناتورهای دموکرات است، وادار به عقب نشینی کند.

در واکنش، آمریکا با تلاش برای سازمان دادن یک اتحاد علیه جمهوری اسلامی در منطقه خود را برای بدترین شرایط یعنی فروپاشی مذاکرات وین آماده می‌کند. اسرائیل نیز در این میان سیاست علنی «حمله به سر اختاپوس» را در پیش گرفته که بیش از پیش امکان مصالحه و عقب نشینی حکومت ایران را کمرنگ می‌کند. تازه این وضعیت در شرایطی است که هنوز حکومت ایران وعده تلافی اقدامات اسرائیل را عملی نکرده است که در آن صورت ممکن است اوضاع به سرعت از کنترل خارج شود.

اگر تا ماه سپتامبر که جلسه بعدی شورای حکام تشکیل می‌شود هنوز ایران به سئوالات آژانس پاسخ نداده باشد، مذاکرات وین به همین حال معلق باقیمانده باشد و حکومت ایران برنامه هسته‌ای اش را باز هم تهدیدآمیزتر کرده باشد، امکان ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل وجود دارد. هر چند که با وجود حق وتوی چین و روسیه اقدام عملی از این مسیر غیرمحتمل است، اما چنین اتفاقی می‌تواند نقطه فروپاشی مذاکرات برای احیای برجام باشد.

آیا امیدی هست که این وضعیت پر از ابهام به ناگاه تغییر کند؟ رهبری جمهوری اسلامی، چه در زمان آیت‌الله خمینی و در ماجرای قبول قطعنامه ۵۹۸ و نوشیدن جام زهر، چه در دوران آقای خامنه‌ای در جریان نرمش قهرمانانه و چه سکوت کامل ایشان در جریان عبور توافق برجام از همه خطوط قرمزی که وی در فضای عمومی‌ با قاطعیت اعلام کرده بود، نشان داده که علیرغم مواضع ظاهرا سختگیرانه اگر احساس کنند که نظام با تهدید فروپاشی روبرو است چرخش صد و هشتاد درجه می‌کنند. آیا در وضعیت کنونی که با روی کار آمدن یک «دولت انقلابی» کل نظام اسیر شعارهای تند خودش شده، چنین عقبگردی محتمل است؟ شاید احتمال آن بالا نباشد اما در سیاست هرگز نباید گفت هرگز.