مقدمه:

رسانه ها هر روز فریاد می زنند، که آمریکا  هر روز در تلاش می باشد تا در فلسطین و خصوصا نوار غزه صلح بر قرار بکند. نتنیاهو داد می زند که هیچموقع به وجود یک کشور فلسطینی در  جوار اسرائیل اجازه نخواهد داد. امریکا با پیشنهاد حذف فیزیکی حماس، علیرغم اینکه بیش از هفتاد درصد  در نوار غزه از حمایت مردمی برخوردار می باشد و جایگزینی آن با سازمان آزادیبخش فلسطین، یا سازمان دیگری به صحنه می آید. آمریکا و غرب امپریالیستی برای راضی کردن دنباله روان و گماشته های خویش در خاور میانه، تشکیل یک منطقه خود مختار مانند فلسطینی که اجازه نداشته باشد برای خودش ارتشی مستقل جهت تامین امنیت و دفاع از خویش داشته باشد، به صحنه می آیند. آمریکا با یک چنین پیشنهادی تلاش می کند، تا رضایت عربستان، اردن و مصر و بالاخره اسرائیل را جلب نماید. کسی اینجا از فلسطینیان نمی پرسد که آنها  برای تعیین و مدیریت سرنوشت خویش چه می خواهند. فراموش نکنیم، به گفته امثال نتنیاهو و وزیر دفاعش، به مانند گفته جوزف بورل، فلسطینیان آدم نمی باشند.

به موازات آن، دولت نتنیاهو بدون هیچگونه اعتراض جهان غرب دموکراتیک، حقوق بشری و متکی بر حقوق بین الملل، به بمباران سوریه، و لبنان ادامه داده، و مقامات امنیتی سیاسی و علمی آنها و ایران را ترور کرده و به موازات آن به نحو مرموزی داعش خراسان در این شرایط سر علم کرده و به اقدامات تروریستی در کرمان دست می زند، و صدها نفر ایرانی را قتل عام می کند.

فریادهای قدرتمداری های سیاسی رسانه ای امپریالیستی همچنان بدون انقطاع در تمامی رسانه های صوتی تصویری و مجازی با تصویر چسباندن ایران به حزب الله، حماس و حوثی های یمن و غیره ادامه دارد. قتل عام نزدیک به صد هزار کشته و زخمی در نوار غزه فلسطین، به گفته آنها “شوربختانه قربانی های دفاع مقدس اسرائیل از حقوق خود و دموکراسی جهانی می باشند”. در این دفاع مقدس، از طرف امپریالیسم، صهیونیسم و استعمار جهانی میلیارها دلار مهمات جنگی و دیگر کمک ها به بطور روزمره به اسرائیل سرازیر می گردد.

اگر سرازیر کردن صدها میلیارد دلار مهمات جنگی و پول به رژیم فاشیتی بازماندگان استفان باندرا در اکرائین توانست به پیروزی ناتو، فاشیسم و امپریالیسم منجر گردد، رژیم صهیونیستی هم به همان نسبت قادر بوده است تا تونل های حماس را کشف نموده، نیروهای نظامی حماس را قلع و قمع کرده و گروگان ها را آزاد نماید.

چپ نماهای ایرانی هیجان زده از برآشفتگی اوضاع در خاورمیانه و تلاش همه گیر امپریالیسم برای کشیدن پای ایران به معرکه امنیتی در خاورمیانه، همنوا با پروژه های رژیم چینج امپریالیستی در ایران، بطور همنوا بر طبل های تبلیغاتی آنها کوبیده با پروژه های آنها می رقصند. اگر امپریالیسم و صهیونیسم در فلسطین قادر شد تا پروژه حذف ملت فلسطین را به پیش ببرد، در ایران هم قادر خواهد بود تا یک رژیم دیگر دست نشانده امپریالیستی را بر سر کار بیاورد.

سال جدید میلادی

در سال جدید میلادی بیش از یک سوم مردم جهان با چالش انتخابات حکومتی درگیر می باشند. از آن نمونه میشود به انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، روسیه و هندوستان اشاره کرد. از این بابت که قدرتمداری های امپریالیستی بخاطر سردرگمی ها و شکست های فراوان سالهای اخیر قادر نبوده اند تا مترسک هایی را جهت به راه انداختن معرکه گیری های شعبان بی مخی در روسیه، چین، ایران و هندوستان و غیره به راه بیاندازند.

این روزها بخاطر اینکه دولت ملی گرای هندی تبار “ناریندرا مودی” در هندوستان بیش از اندازه لازم به روسیه و چین و پیمان های شانگهای و بریکس و غیره نزدیک شده بود، و عملا در پیمان های امنیتی امپریالیستی مانند “کواد” هیچ فعال نبود، قدرتمداری امپریالیستی جهانی از طریق سناریو پردازی های تحریک “سیک ها” و “مسلمانان” و غیره  در هندوستان و کشورهای دیگر، تلاش در وارد آوردن فشار لازم به دولت هند میباشند، تا بلکه از روسیه و چین فاصله گرفته و دوباره کاملا به آغوش عموسام بازگردد.

در شرایطی که نه تنها عملا روسیه در نبرد با ناتو و آمریکا در سرزمین های اکرائین با تسلط کامل کنترل امور را در دست دارد، ذخیره های کمکی مالی و نظامی دنیای غرب امپریالیستی، بخصوص در اروپا  به حکومت چیدمان گماشته شده  فاشیستی امپریالیستی حامیان استفان باندرا در اکرائین ته می کشد، نگرانی قدرت مداری های اروپایی از این بابت که نکند دونالد ترامپ در آمریکا بر سر کار بیاید و بودجه نظامی  و مالی حمایتی آمریکا از گماشته های خود در اکرائین و کمک به ناتو را کاهش دهد، که در آن صورت اروپا از نظر امنیتی به مراتب در موقعیت ضعیف تر از چندین سال پیش قرار خواهد گرفت.

این در شرایطی می باشد که حزب حاکمه در روسیه با محبوبیت بیشتر از هفتاد درصد به انتخابات ریاست جمهوری امسال وارد می گردد، حزب حاکمه در آمریکا و بخصوص آقای جو بایدن هر چه بیشتر در انتخابات آینده ریاست جمهوری خود را با شکست رو در رو می یابد.  این وضعیت هم نئوکان ها رت در آمریکا، هم صهیونیستها را در اسرائیل  در موقعیتی قرار داده است تا هر چه بیشتر بر طبل های جنگ افروزی در خاورمیانه بکوبند.

پایان  پروژه جهانی سازی  و پروژه های رژیم چینج امپریالیستی

اگر استعمار پیر انگلیس و برادر ناتنی آن امپریالیسم آمریکا قادر بودند تا غده سرطانی خود پرورده مجاهدین، القاعده و طالبان را بعد از چندین دهه اشغال در افغانستان شکست دهند، آنها قادر خواهند بود تا “حوثی ها” را در یمن و حماس و حزب الله را در فلسطین و لبنان نیز شکست دهند. آنها حاضر نیستند تا اسرائیل را مجبور به صلح و آتش بس در غزه نمایند، تا مواد غذایی و دارو و دیگر نیازمندی های عمومی به دست میلیون ها مردم غزه برسد،  تا حوثی ها به موشک باران کشتی های تجاری در دریای سرخ خاتمه دهند. بر عکس آنها خواهان تداوم قتل عام و نسل کشی فلسطینی ها می باشند و با وانمود کردن اتکا خویش به قوانین بین المللی؛ قوانینی که در خیلی از موارد حتی خودشان آنها را امضا نکرده و به انها پایبند نمی باشند، با قرار دادن حوثی ها، حماس و حزب الله م غیره در لیست تروریستی هر چه بیشتر به نا امن کردن خاورمیانه دست می زنند.

تمامی شاخص های علمی، اقتصادی و اجتماعی طی سالهای اخیر نمودار شکست، عقب نشینی و پس رفت قدرتمداری و رشد در کشورهای امپریالیستی و مدار غربی می باشد. این در شرایطی است که کشورهای عضو مدار شرقی، یا پیمان های بریکس و شانگهای، شاخص های رشد بالایی را در تمامی این عرصه ها از خود نشان می دهند. در شرایطی که شاخص ها نشان می دهند که همین اخیرا حجم اقتصادی روسیه از آلمان بالا می زند، که چین در اکثر موارد شاخص های علمی و اقتصادی از کشورهای امپریالیستی و بخصوص آمریکا بالا تر قرار دارد. این روند صعود در مورد دیگر کشورهای مهره اصلی پیمان بریکس هم مصداق دارد. نرخ رشد اقتصادی هندوستان، با یک و نیم میلیار جمعیت، از چین هم بالا می زند. به موازات آن بحران های بدهکاری ها، گرانی و پس رفت اقتصادی در کشورهای امپریالیستی و استعماری با وضوح بیشتر خود را نشان می دهند.

این اوضاع در شرایطی به پیش می رود که کشورهای غیر امپریالیستی برای گریز از سلطه پروژه جهانی سازی امپریالیستی و خصوصا سلطه دلار آمریکا توسط اهرم هایی مانند بانک جهانی، صندوق پولی جهانی ( آی ام اف) و اهرم سیستم مبادلات پولی “سویفت” و غیره، بانک های مستقل اتفاق خویش و سیستم های مبادلاتی پولی مستقل خویش با واحد های پولی خویش را راه اندازی کرده و از دزدان دریایی پولی مالی امپریالیستی که هر از چندگاهی از طریق تحریم های یک جانبه و غیره پول های این کشورها را دزدیده و غارت می کنند، در امان بوده و با سلامت و اطمینان اقتصادی بیشتری به فعالیت های اقتصادی خویش ادامه می دهند.

گریز از جنگ افروزی های امپریالیستی

پر واضح است که به گفته رسانه های دنیای دموکراسی غربی و قدرتمداری های استعماری امپریالیستی، غرب و صهیونیسم جهانی،  هر روز در تلاش می باشند تا با اتکا به تمامی ابزارها و قوانین بین المللی و رعایت حقوق بشر ، حقوق حقه مردم فلسطین را مراعات کرده و حماس را نابود نمایند، که شوربختانه این تلاش های انسانی آنها منجر به کشته و زحمی شده نزدیک به صد هزار نفر زن و کودک و پیر و جوان فلسطینی در غزه شده و این منطقه با خاک یکسان گردیده است. این اقدامات “آزادیخواهانه و انسانی” امپریالیسم و صهیونیسم در فلسطین، عراق و افغانستان و سوریه به کشتار و آواره شدن دهها میلیون نفر منجر شده است.

اگر صهیونیسم و استعمار و امپریالیسم غربی بخواهد این پروژه “انسانی و دموکراتیک و حقوق بشری” خویش را که در غزه و افغانستان و عراق و غیره  پیاده می نماید، به جاهای دیگر در خاورمیانه، از قبیل سوریه، لبنان، یمن و یا ایران منتقل نماید، چگونه باید از افتادن در دام و تله های جنگ افروزی و ویران گری های آنها احتراز نمود.  در صورت اتفاقات ناگوار جنگی تحمیلی برای ایران، بهترین نظام  تدافعی تدارکاتی و دفاعی  چه میتواند بوده باشد. اینها یک سری سوال هایی می باشند، که باید بصورت جدی مطرح شده و مورد موشکافی قرار بگیرند.

انچه که امروز مورد توجه می باشد این است که از یک طرف، صهیونیسم و امپریالیسم از به راه انداختن عملیات تروریستی در لبنان، سوریه، ایران  و غیره هیچ ابایی ندارند. از طرف دیگر، شبکه های تبلیغاتی آنها جهت آماده کردن افکار عمومی  مردم غربی و ستون پنجم های خویش در این کشورها و ایران، به شیوه های هالیوودی به سیاه کردن و برچسب زدن به سردمداران و قدرتمداران  کشورهای سوریه، لبنان، یمن و ایران پرداخته اند، تا هر موقع مناسب یافتند، پروژه های رژیم چینج امپریالیستی را به کمک ستون پنجمی ها در ایران و این کشورها به پیش ببرند. گویا که دستهای بوش ها، کلینتون ها، اوباما ها و تونی بلیرها به خون های کمتری در خاورمیانه آلوده بوده است، که خود را در مقایسه با جمهوری اسلامی ایران نمایندگان حقوق بشر و انسانیت نشان بدهند.

با توجه فرا رسیدن انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، نئوکان های آمریکایی هر چه بیشتر بر طبل های جنگی می کوبند. در یک چنین شرایطی حد اقل میتوان این را با اطمینان نسبی مطرح کرد که احتمال گسترش بیشتر عملیات تروریستی علیه این کشورها، به موازات گسترش تبلیغات مسموم کننده هر چه بیشتر همراه با بسیج نسبی ستون پنجم های امپریالیستی طی امسال میلادی به قوت و شدت بیشتری تدوام خواهد یافت.

سخن آخر

آنهایی که سردرگم در نوشتارهای خویش تلاش در بازگفتاری به اصطلاح نو گونه ای از تاریخ معاصر نموده و از تاریخ معاصر دوران “جنگ سرد” و انقلاب های سوسیالیستی کبیر اکتبر  و انقلاب چین، جنگ قهرمانانه ویتنام و انقلاب کوبا و غیره را حذف نموده و در بازی با کلمات گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم را به صورت های  تعریف جنگ قدرت ها  که در بهترین حالت خویش در جنگ خیر و شر تعریف می گردد، به نمایش می گذارند، با چپ قلمداد کردن خویش سر از حمایت از پروژه های رژیم چینج استعماری امپریالیستی در می آورند. آنها در تعریف خیر و شر گونه از قدرتمداری های جهانی، تمامی قدرتمداری های جهانی را مخلوطی از خیر و شر دانسته، بیشتر شر را به دنیای شرق و خیر را در دنیای صهیونیسم، استعمار و امپریالیسم تعریف  کرده به نمایش می گذارند.

این روزها هم بحران اقتصادی عمیق و کلان دنیای امپریالیستی، اتکاء عمیق آن به صنایع نفتی نظامی، شکست در جنگ های خاورمیانه ای، اکرائین و جنگ غزه از یک طرف و سرشیب سقوط آنها در رقابت های اقتصادی با اردوگاه جدید کشورهای غیر متعهد قبلی که در اتحادیه بریکس و پیمان شانگهای و غیره خود را به نمایش می گذارد، موجب گردیده است که تا سیاستهای دیوانه وار فاشیستی کشورهای استعمارگر سابق و امپریالیستی را فراگیرد.

از آن جمله  نتنیاهو برای حفظ قدرت و حیات سیاسی خویش و نئوکان ها برای ماهیگیری از آب های گل آلود در خاورمیانه و بالاخره فاشیستهای آپارتایدی قدرتمداری اروپایی در رویای بلندپروازی های خویش، بر طبل های گسترش جنگ در خاورمیانه و جاهای دیگر دنیا می کوبند. بخشی از چپ که این افشاگری ها و روشنگری ها و اخطارها را در بازی با کلمات خویش در قالب “غرب ستیزی دیدگاه کهنه” تعریف می کنند، باید پاسخگوی  نقش خویش در تاریخ این روزها در منطقه خاورمیانه و خصوصا آنچه در ایران می تواند اتفاق بیافتد باشند.

دنیز ایشچی 24 ژانویه 2024