تغییرات وسیع در شیوه کشورداری با پایان حاکمیت سلسله قاجار به این سو همواره باعث نارضایتی های مردمی در ایران بوده است.

در این میان با پی ریزی تمرکزگرایی که با خود هویت های اتنیکی ملی در مناطق پیرامونی کشور را تهدید می کرد ، تحزب سیاسی پا گرفت.

مردم عرب که از تمرکزگرایی متحمل هزینه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شده بودند اقدام به تاسیس تشکل های مختلف سیاسی کردند. اهداف تشکل های یاد شده از خودمختاری تا فدرالیزم و استقلال طلبی متنوع بوده است.

اکثر تشکل های سیاسی عرب ها تا نیمه دوم قرن بیستم دارای رویکرد ناسیونالیستی بوده اند. از نیمه دوم قرن بیستم تا به حال شاهد تنوع وسیعی در رویکرد سیاسی تشکل های حزبی این مناطق بوده ایم.

در کوران یک قرن حوادث سیاسی، جنگ های منطقه ای با دولت مرکزی، اعتصابات کارگری، تظاهرات ها، انتفاضه ها و فعالیت های فرهنگی، تحزب سیاسی در این مناطق با افت و خیزهای فروانی همراه بوده است.

با نگاهی گذرا به تاریخچه شفاهی تحزب سیاسی در مناطق عرب نشین می توان تشکل های سیاسی عرب را چنین معرفی کرد؛

در سال ۱۹۴۶ شیخ عبدالله بن شیخ خزعل حاکم سابق امارت عربستان(خوزستان کنونی) با تشکیل کمیته ای به نام «لجنه الدفاع عن عربستان / کمیته دفاع از عربستان» و جذب تعدادی از نیروهای سنتی تاثیر گذار در آن دوران سعی داشت یک حکومت خودمختار را در این منطقه برپا سازد. رویکرد سیاسی کمیته یاد شده را می توان ناسیونالیسم سنتی تعریف کرد.

بعد از مدتی کوتاه این کمیته با بیعت سنتی مردم با موسسین تشکل یاد شده به نام «حزب السعاده / حزب سعادت» تا مدتی به کار خود ادامه داد.

همپای فعالیت های شیخ عبدالله خزعل تشکل دیگری شکل گرفت. نام آن تشکل «اتحاد المزارعین العرب / اتحادیه کشاورزان عرب» که بعد از مدتی به «الاتحاد العربی / اتحاد عربی» تغییر نام داد. برنامه این تشکل نیز اعاده حقوق تام عرب ها و خودمختاری بود.

در سال ۱۹۵۸ «اتحادیه دانشجویان و جوانان» پی ریزی شد. این اتحادیه یک جمع نسبتا روشنفکری با رویکرد استقلال طلبانه بود.

در سال ۱۹۶۰ «الجبهه الوطنیه لتحریر عربستان / جبهه ملی آزادیبخش عربستان» شکل گرفت. همانگونه که از نام این جبهه پیداست دارای رویکرد استقلال طلبانه بود. پس از دو سال این جبهه نیز منحل شد.

در سال ۱۹۶۷ تا ۱۹۶۹ نیز تشکل دیگری به همین نام مطالبات سیاسی استقلال طلبانه را پیگیری کرد.

«الحرکه الثوریه لتحریر عربستان / جنبش انقلابی آزادیبخش عربستان» نیز در سال ۱۹۶۸ کارکرد مشابه و همزمان با تشکل قبلی داشت.

در سال ۱۹۶۹ قدرتمندترین تشکل سیاسی عرب به نام «الجبهه الشعبیه لتحریر الاحواز/ عربستان – جبهه مردمی آزادی بخش احواز / عربستان» الهام گرفته از مبارزات چپ در فلسطین همانند جبهه خلق آزادیبخش فلسطین به رهبری جورج حبش و دیگر نیروهای چپ در جهان وارد کارزار سیاسی شد.

عملکرد این جبهه مسلحانه بوده و بیش از ۱۵۰ عملیات بر ضد ارتش و نیروهای امنیتی شاه داشت.

در طول عمر فعالیت سیاسی این جبهه ،  همواره با نیروهای «فدائیان خلق» ، «سازمان های جبهه ملی ایران در خاورمیانه» و «جبهه ملی آزادیبخش بلوچستان غربی» و افرادی همانند تیمور بختیار و… که همگی در عراق مستقر بوده اند روابط سیاسی گسترده ای داشت.

این جبهه همچنین برای نیروهای فدائیان خلق / شاخه لرستان سلاح و مهمات جنگی ارسال می کرد تا بر ضد نیروهای شاه به مبارزات خود ادامه دهند. در سال ۱۹۷۵ نیروهای این جبهه که در مرزهای عراق و ایران مستقر بوده اند مناطق یاد شده را ترک کرده و به سوریه ، لبنان و یمن جنوبی رفتند.

در سال ۱۹۷۹ نیروهای این جبهه به ایران بازگشتند و در روند سیاسی وقت مشغول شدند. جبهه یاد شده بر اصل حق تعیین سرنوشت به عنوان پایه اصلی اساسنامه اش تاکید داشته و مبارزه خود را همپای سایر ملل / اقوام ایران می دانست.

در همان سال نیز با توجه به اینکه فلسفه تشکیل این جبهه سرنگونی رژیم شاه بوده و با امید به تحقق خودمختاری و سایر حقوق مردم عرب در نظام جمهوری اسلامی ، اعلام انحلال کرد.

همزمان با انقلاب سال ۱۳۵۷ شمسی در مناطق عرب نشین شاهد تشکیل «الحرکه الجماهیریه العربیه فی الأحواز – جنبش مردمی عربی در احواز» بودیم. این تشکل نیز به دنبال احقاق حقوق ملی از راهکار کسب خودمختاری بوده است.

در آستانه انقلاب ۱۳۵۷ نیز شاهد شکل گیری «المنظمه السیاسیه للشعب العربی فی الاحواز / سازمان سیاسی خلق عرب احواز» بودیم. در این تشکل طیف های مختلف سیاسی اعم از نیروهای دارای رویکرد دینی ، ناسیونالیست و همچنین نیروهای چپگرا و… حضور داشتند. این تشکل توانست با ارسال هیاتی به تهران و گفتگو با سیاستمداران در دولت موقت نقش مهمی در تحولات آن زمان ایفا کند.

همزمان با این تحولات «حرکه المجاهدین العرب / جنبش مجاهدین عرب» نیز حضور نسبی در سپهر سیاسی منطقه داشت.

دیگر تشکل سیاسی که بعدها در سال ۱۹۸۰ شکل گرفت «الجبهه العربیه لتحریر الاحواز – جبهه عربی آزادیبخش احواز» بود. این جبهه دارای رویکرد سیاسی ناسیونالیستی بوده و هسته های اصلی آن همانند احزاب کُرد، مجاهدین خلق و… در عراق مستقر بودند.

«قوات الذین – نیروهاى نظامى الذین» ، «المجلس الوطنی الاحوازی – پارلمان ملی احواز» ، «حرکه التحریر الوطنی – جنبش آزادی بخش ملی» ، «حرکه الشباب الاحوازی – جنبش جوانان احوازى» ، «حرکه طلائع الوحده لشباب الاحواز – جنبش پیشاهنگ وحدت جوانان احواز» ،  «حرکه النهضه – جنبش نهضت» ، «حرکه الرساله – جنبش رسالت» ، «اللجنه الثقافیه – کمیته فرهنگی» ، «الحرکه القومیه لتحریر الأحواز – جنبش ملی آزادی بخش احواز» و « منظمه میعاد – سازمان میعاد» نیز از جمله تشکل هایی هستند که در فاصله سال های ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۰ فعالیت های سیاسی نظامی گسترده ای داشته و تا کنون نیز بعضی از آنها به کار سیاسی مشغول هستند.

در دوره اصلاحات نیز در اهواز یک تشکل سیاسی به نام «حزب وفاق» شکل گرفت که دارای رویکرد اصلاح طلبانه بوده و در چارچوب «جبهه مشارکت» فعالیت داشت. حزب وفاق توانست در انتخابات شوراهای شهر و روستا و انتخابات پارلمانی نقش مهمی ایفا کند. بسیاری از نیروهای مورد تایید این حزب به شورای شهر و یک نفر نیز به مجلس راه یافت. این حزب نیز بعد از پایان دوره دوم ریاست جمهوری خاتمی منحل شد.

آنچه که در بالا آمد در واقع چکیده ای از سلسله تشکل های سیاسی عرب بوده که اکنون فعالیتی ندارند یا فعالیت های آنها کمتر شده و نمود آنچنانی ندارد. اما آنچه در پی می آید احزابی هستند که اکنون مشغول فعالیت هستند و در داخل و خارج از کشور دارای نیروهای وابسته به خود و همچنین دارای هواداران خاص خود هستند.

«الحزب الدیمقراطی الاحوازی – حزب دموکراتیک احواز» نیز یک تشکل ناسیونالیست با رویکرد بازیابی حاکمیت سابق امارت عربستان در عهد شیخ خزعل بوده و هم اکنون نیز مشغول فعالیت است.

در سال ۱۹۹۰ نیز در اهواز «الجبهه الدیمقراطیه الشعبیه الاحوازیه – جبهه دمکراتیک مردمی احواز» شکل گرفت. بعدها در سال ۲۰۰۸ این جبهه به دو تشکل (با نام های تقریبا مشابه) منشعب شد. جبهه های یاد شده دارای رویکرد استقلال طلبانه و تا به حال مشغول فعالیت هستند

در سال ۱۹۹۹ در اهواز «حرکه النضال العربی لتحریر الأحواز – جنبش مبارزه عربی آزادی بخش احواز» تشکیل شد. این تشکل با گرایش ناسیونالیستی و رویکرد مسلحانه بود. اکنون بعد از چند سال کار این جنبش نیز انشعاباتی در بر داشت. در حال حاضر نیز این تشکل  با وجود اینکه به دو تا سه تشکل انشعاب یافته به کار خود ادامه می دهد. اکنون این جنبش لوگوی سابق خود را تغییر داده و گویا از رویکرد مسلحانه دست کشیده است.

در سال ۲۰۰۲ نیز «التیار الوطنی العربی الدیمقراطی فی الاحواز – جنبش ملی عربی دموکراتیک احواز» در منطقه شکل گرفت. این تشکل دارای رویکرد نسبتا لیبرال بوده و هم اکنون نیز در داخل و خارج از کشور به فعالیت خود ادامه می دهد. این جنبش معتقد به اجرای حق تعیین سرنوشت برای مردم عرب است. «حزب التضامن الدیمقراطی الاهوازی – حزب تضامن / همبستگی دموکراتیک اهواز» نیز از سال ۲۰۰۳ تشکیل و کار آن ادامه دارد. این تشکل سیاسی توانست در «سازمان ملت های بدون نماینده – یو ان پی او» به عنوان نماینده مردم اقلیم اهواز فعالیت کند. حزب تضامن عضو موسس «کنگره ملیت های ایران فدرال» است.