انتخابات ۱۴ می در ترکیه به دور دوم ماند. شرکت مردم در انتخابات بی نظیر بود. تحلیلهایی بسیار در مورد نتایج انتخابات داده شده است. یکی از این تحلیل ها معتقد است که که نتیجه برآمدن این آرای نسبی برتر برای به اردوغان را نه برتری او در برنامه های اقتصادی -سیاسی و …بلکه ناتوانی جناح مقابل در داشتن برنامه ی برای مبارزه با ” تروریسم” دانسته اند و حتا برخی نادرستی اتحاد و” لاس زدن” اتحاد ملت  را با “حزب دموکراتیک خلقها یا با نام جدید حزب سبز ها در ترکیه” دانسته است. از منظراین تحلیگران این حزب تروریست یا مدافع تروریسم است و برنامه هایی جهت خونریزی در ترکیه دارد و از این رو محبوب مردم نیست . باید خاطرنشان کنیم که همین حزب با داشتن امکانات بسیار محدود در ترکیه دست کم ۸۰ نماینده در مجلس را به خود اختصاص داده است. پس باید بیش از این واقع بین بود.

اما جنبه بسیار مثبت این تحلیل واقع بینانه اما نا تمام در آن است که پیشی گیری اردوغان را نه درپیشرفت “عدالت و توسعه” در ترکیه زیرسایه حزب عدالت و توسعه اردوغان در این ۲۱ سال (که نبود) , که بر عکس نوشته است که افت ارزش ۱۵ برابری پول ترکیه باید شکست این حزب به سرکردگی اردوغان را آسانتر میکرد , بلکه در نبود برنامه علیه تروریسم در جناح مقابل و حتا ائتلاف با آنها و ” لاس زدن” با آنها با حزب سبز ها در ترکیه دانسته است.
اگر هنگام خواندن این تحلیل نه سطرها, بلکه نا نوشته های بین سطور را بخوانیم , یکی از درست ترین و بهترین تحلیل ها از نتایج تا کنونی انتخابات در ترکیه را میبینیم . یک دیدگاه واقع گرا و بدور از احساسات ملی گرایانه ما ترک ها در ایران , حتا کلید و توضیح چرایی بر مسند قدرت ماندن حکومت های مرکزگرا و تک ملیتی در دنیای امروز را در ایران و ترکیه هم به دست میدهد.

با توجه به مناطق بالای درصد آرا برای اردغان در مناطق محروم وکنسرواتیو و سنتی ترکیه, آیا همان پروفیل استفاده از احساسات ملی و همچنین مذهب و دین گرایی عامل اصلی مشترک به قدرت آمدن و در قدرت ماندن این دو حکومت ایران و ترکیه نیست ؟

باید از خود پرسید که اگر کالای اقتصاد بهتر و حل مسائل معیشتی و همچنین توسعه عدا لت نبود ,که نبود , پس چه ” کالایی” فروخته شده است که مردم با اکثریت نسبی ( و نه دیگر ان فاصله دو ده قبل قابل توجه درآرا ) آن را خریده اند؟
ترکیه از جهت موزاییک خلقها بودن شباهت به کشورمان دارد. هر چند که ما مرکب تر و رنگارنگ تر هستیم و در مجموعه ی به نام “شهروندان ایران” , که به دلیل معلوم عمدتا ” ملت ایران” نامیده میشویم که مبادا نام ملی دیگر گروه های انسانی را هم آورده باشیم , زندگی میکنیم. اما بیایید ببینیم شباهت هایی بین ” کالایی” که اردوغان فروخته است با آن چه که پهلوی در ۵۶ سال حکومت خود ( و امروز در سیمای اپوزیسیون سلطنت طلب در ۴۴ سال قدرت از دست داده خود ) فروخته است , همچنین یکی از کالاهایی که جمهوری اسلامی ایران در کنار “اسلام و قران” فروخته است , یعنی ” تجزیه هراسی ” میبینیم یا نه؟

“تجزیه طلبی” که در ترکیه به ” بولوجولوک” معروف است به تمام احزابی شامل میشود که چه با مبارزه سویل , چه پارلمانتاریستی و چه مسلحانه خواستار احقاق حقوق ملی دموکراتیک خود در ترکیه باشند. بگذریم از این که سیاسیون بسیاری در ترکیه معتقد هستند که از این پتانسیل (عدم شناسایی حقوق ملی دموکراتیک برخی ملل و برخی گروه های انسانی ساکن در این کشور) ,اقتدار یا حکومت موجود بیش از هر کس دیگری و هر نیروی دیگری برای در اقتدار ماندن استفاده کرده و میکند. حتا به روایتی داد و ستد های زیادی هم بین این دوطرف , یعنی اقتدار یا حکومت موجود و گروه های تروریستی چون پ ک ک صورت میگیرد که لا زم و ملزم هم برای بقا ی همدیگر شده اند. تا آنجا که هیچ یک از طرفین در واقع تمایلی به حل رادیکال مساله کرد در این کشور ندارند و هر دو از ان ارتزاق میکنند.

باید پرسید آیا در مدت این ۲۱ سال این حکومت چه موفقیتی در حل این مساله و رفع این پتانسیل یا آتش زیرخاکستر داشته است که ریشه ” بولوجولوک” که امروز تا حد تروریسم رشد کرده است را بخشکاند ؟ کسی آماری دارد ؟ شاید لابلای سطور باید دنبال این آمار بود که کلید اصلی , انهدام و نابودی این ” کالا” است که این بار هم هر چند کمتر و کمتر از گذشته به فروش رفت؟ چرا چنین کالایی باید وزین تر از دیگر وعده های انتخاباتی و برسی پرونده اقتصادی – سیاسی حکومتی باشد که ۲۱ سال بر مسند قدرت بود و امروز کشور را به جامعه ای پلاریزه کشانده است؟ این دو قطب که در جامعه به وجود آمده اند کدامین ها هستند و چرا و به نفع چه کسانی  به وجود آمده اند ؟
لابلای سطور و در نانوشته ها در این تحلیل بسیار شباهت ها بین حکومت ایران و اپوزیسیون ایران و ترکیه امروز مییابیم که میتوانیم به این شکل تجسم کنیم:

اگر پیروزی اردوغان را مدیون ناتوانی جناح مخالف در موضعگیری علیه ” تروریسم” تفسیر کنیم ( که در اینجا بایداول علت ظهور ترور و تروریسم را درترکیه برسی کنیم که بدون آن امکان حل آن وجود ندارد) , درست مانند ان است احیانا روزی شکست جمهوری خواهان را در مقابل پادشاهی خواهی در اپوزیسیون ایران را مربوط به نبود موضعگیری قاطع و حتا ” لاس زدن ” جمهوریخواهان با احزاب مدافع فدرالیسم و ” تجزیه طلبان ” تفسیر کنیم !

بلی درست است که قشری از قشرخاکستری در ایران هم میتواند با کلید واژه های ” سلطنت طلبان تنها مدافعان یکپارچگی و تمامیت ارضی ” و ” خطر تجزیه طلبان فقط با آمدن پهلوی برطرف میشود” و … فریب خوردند و به پهلوی رای دهند. آیا این به معنی این نیست که با فریبکاری و ساختن لولویی به نام ” تجزیه طلب” از سوی پهلوی با تمام پرونده سیاه آن , او تنها آلترناتیو تصور شده است ؟ این نا آ گاهی مردم و فریب کاری پهلوی است , یا درایت او در اداره دیروزکشور و درایت آنها امروز در اپوزیسیون؟
این آیا به این معنی است که حقیقتا احزاب مدافع حقوق ملیتها در ایران “تجزیه طلب” هستند؟ یا نه , این به این معنی است که یک صد سال است که پهلوی و جمهوری اسلامی از این مساله , یعنی امنیتی کردن خواست ابتدایی مردم در اداره مناطق خود, لولو یی به نام ” تجزیه طلبی” ساخته اند که معادل آن در ترکیه ” ترور و بولوجولوق ” میباشد, وهر دوهنوزهم نان این فریبکاری را میخورند؟ هر چند نیروهایی حقیقتا از این آب گل آ لود چون پ ک ک سر بر آورده و آب به آسیاب در واقع همین اردوغان میریزند و باج میگیرند که خود داستان دیگری است.

باید دید ارمغان حکومت جدید به رای ۱۰% حزب سبز ها چیست؟ اعدام آنها چون ” تروریست” هستند ؟( آیا تروریست هستند و ۸۰ نماینده در مجلس دارند ؟).  یا گردن نهادن به خواستهای این حزب و مردمی که به آنها رای داده اند و دست کم ۱۰% ملت را که اکثرا همان کورد ها و علوی ها و … و دیگر گروه های سرکوب شده را تشکیل میدهند؟

از منظر منافع ما ترک ها در ایران اگر نگاه کنیم آیا همسایه ای که مساله ملی در آن حل شده است و به نحو دموکراتیک آن حقوقی که برای خود میطلبیم و حتا از فدرالیسم سخن میگوییم برقرار شده است, برای ما یک عامل قابل اعتماد حمایتی معنوی است ؟ یا حکومتی که خود هنوز درگیر مساله ملی است که تا امروز تلاش کرده است ان را با سرکوب حل کند که خود راه را برای تشکیل جریانهای تروریستی هموار کرده است ؟ یا نه , آیا مرگ خوب است اما برای همسایه ؟
این پرسش ها را بدون ترس از هر انگ و برچسبی باید به خود بدهیم  و پاسخ آنها را جستجو کنیم.

سیمین صبری
۱۵ می ۲۰۲۳