جنگ میان جمهوری آذربایجان برای آزاد سازی سرزمین های خود با ارمنستان متجاوز که از اوائل دهه 90 میلادی 20 درصد از خاک آذربایجان را در کنترل خود داشت، ( با این تجاوز بیش از 800 هزار نفر در شرایط بسیار سخت و دشواری مجبور به ترک آن مناطق شده و در شهر های مختلف آذربایجان پراکنده شده بودند ) در 27 سپتامبر آغاز شده بود که در نیمه شب 10 نوامبر با صدور بیانیه ای به پایان رسید، این بیانیه یا قرارداد را الهام علی اوف رئیس جمهوری آذربایجان، نیکول پاشینیان رئیس جمهور ارمنستان و ولادمیر پوتین رئیس جمهوری فدراسیون روسیه امضاء کردند که به نظر می رسد از مدت ها پیش روی آن توافق کرده بودند

ارمنستان در این سال ها پایبند به هیچ اصولی نبود، به چهار قطعنامه سازمان ملل، پیشنهاد های گروه مینسک، نشست لیسبون و نهاد های دیگر که همگی خواهان تخلیه خاک آذربایجان بودند وقعی نمی نهاد و هیچ می پنداشت و گاهی هم با لوس بازی و شیطنت با آتش بازی می کرد که در نتیجه آن تعدادی بیگناه کشته می شد. آذربایجان در همه این مدت از خود شکیبایی نشان می داد که از یک سو با پیشبرد مذاکرات به مقصود برسد و از سوی دیگر زیر ساخت های اقتصادی و نظامی خود را تقویت کند که حمله ناگهانی ارمنستان از منطقه بسیار مهم و حیاتی « توووز » آغاز شد. این حمله اتحاد عظیم و عجیبی در بین مردم آذربایجان بوجود آورد که با حمایت ترکیه به اوج خود رسید، در نتیجه مقامات نظامی و سیاسی جمهوری آذربایجان مجبور به واکنش و آماده سازی خود شدند

برای ارمنستان و جمهوری خود خوانده « آرتساخ » قابل تصور و پیش بینی نبود که جمهوری آذربایجان مصمم به آزاد سازی سرزمین های خود با تحمل همه سختی ها و دشواری ها باشد، در نتیجه ارمنستان تبلیغات وسیع و گسترده خود را در مظلوم نمایی آغاز کرد، نخست فریاد برآورد که تورک ها می خواهند تاریخ کشتار ما را تکرار کنند، جنگ دینی و مذهبی راه انداخته اند و سپس به تحریک جمهوری آذربایجان پرداختند و مناطق مسکونی را به توپ بستند که خود جنایت جنگی است ولی مقامات سیاسی و نظامی آذربایجان با حمایت مردم با همه سختی ها به پیشروی در میدان های جنگ ادامه دادند، در این مدت سه بار آتش بس اعلام شد که لحظاتی بعد شکسته شد تا مقامات نظامی ارمنستان و نیکول پاشینیان به این نتیجه رسیدند که توانایی مقاومت ندارند و پیشنهاد گفتگوی رودررو را با الهام علی اوف را دادند که از سوی رئیس جمهوری آذربایجان رد شد ، در نتیجه به مسکو متوسل شدند که خواست قلبی مسکو و پوتین بود که بتواند بعنوان بازیگر منطقه وارد عمل شود.مسکو دیپلوماسی پنهان خود را بکار انداخت و طرح خود را برای پایان جنگ آماده کرد.

این طرح از 9 ماده تشکیل شده که در شرایط کنونی مورد قبول طرفین قرار گرفته است،در ماده یک تاریخ و توقف همه عملیات نظامی در منطقه به وقت مسکو قید شده، در ماده 2 تحویل شهرستان آغدام تا 20 نوامبر پیش بینی شده است. در ماده 3، 4 و 5 به گروه های صلح بان روسیه اشاره شده است که به موازات عقب نشینی نیرو های مسلح ارمنستان مستقر خواهند شد، این گروه های صلح مرکب از 1960 نفر نیروی مسلح، 90 نفربر زرهی، 380 واحد خودرو و تجهیزات ویژه خواهد بود، مدت اقامت آن 5 سال که قابل تمدید خواهد بود، در ماده 6 ارمنستان متعهد شده تا تا 15 نوامبر شهرستان کلبجر و تا اول دسامبر لاچین را به آذربایجان برگرداند.در ادامه این ماده آمده است: به منظور تامین ارتباط ارمنستان با قره باغ کریدور لاچین با عرض 5 کیلومتر به نحوی تعیین می شود که از مسیر شهر شوشا نگذرد و در 3 سال آینده جاده ای هم در امتداد دالان لاچین برای تامین ارتباط خان کندی ( استپاناکرت ) با ارمنستان اجرایی خواهد شد که از سوی نیرو های صلح فدراسیون روسیه محافظت می شود و همزمان جمهوری آذربایجان ایمنی در راهرو لاچین را که شامل شهروندان، آمد و شد نقلیات و کالا است تضمین می کند، ماده 7 به بازگشت آوارگان با نظارت کمیساریای عالی سازمان ملل و ماده 8 به تبادل اسرا، زخمی ها و اجساد کشته شدگان می پردازد. در ماده 9 جمهوری ارمنستان متعهد می شود که ارتباط و حمل و نقل شهروندان، رفت و آمد خودرو و کالا را بین جمهوری خود مختار نخجوان و مناطق غربی جمهوری آذربایجان را تامین کند، کنترل این مسیر و ارتباط نیز از سوی نیرو های صلح بان روسیه انجام خواهد گرفت، در این راستا جاده ای هم احداث خواهد شد که جمهوری خود مختار نخجوان را با مناطق غربی جمهوری آذربایجان مرتبط سازد.

متن و محتوای این بیانیه نشان می دهد که با عجله و در شرایط اضطراری تهیه شده و ضمانت اجرایی آن را پیش بینی نکرده است، شاید هدف آن ایجاد و برقراری آتش بس در شرایط کنونی باشد که جمهوری آذربایجان با پس گیری شهر شوشا از موقعیت برتری برخوردار شده و سرنوشت جنگ را تغییر داده است. گفتار نیکول پاشینیان در نخستین واکنش به این آتش بس نشان می دهد که شیرازه نظامی ارمنستان از هم گسسته و راه دیگری برای ادامه جنگ نمانده بود که می گفت: امضای قرارداد مربوط به قره باغ به اصرار چندین باره ارتش بود که بسیار دشوار و سخت بود. الهام علی اوف رئیس جمهوری آذربایجان هم با غرور می گفت: امضای این سند نشانه تسلیم ارمنستان است و پوتین هم می گفت: امیدوارم که صلح طولانی در آنجا حاکم شود. همین گفته نشان می دهد که صلح در آنجا می تواند شکننده باشد و باید بسیار هشیار بود.

ترکیه در همه این مدت از آذربایجان دفاع کرده و پیش از صدور بیانیه و آتش بس « مولود چاووش اوغلو » و «هلوسی آکار » به دفعات از باکو دیدار و با مقامات آذربایجان گفتگو کردند و همزمان رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه هم با ولادمیر پوتین رئیس جمهوری فدراسیون روسیه مذاکرات و گفتگوی تلفنی داشتند که در مطبوعات و وسائل ارتباط جمعی دو کشور تفاسیر گوناگونی از آن به زبان آمد،.در حالی که اردوغان و برخی از مقامات آذربایجان می گویند که آنکارا و مسکو به طور مشترک فعالیت های مربوط به نظارت بر آتش را در منطقه قره باغ بعهده خواهند داشت، مقامات مسکو با انکار آن تنها خود را دیده بان صلح می نامند، در این راستا « ماریا زاخارووا »، سخنگوی وزارت امور خارجه فدراسیون روسیه به شبکه 24 روسیه می گوید: مرکز کنترل آتش بس هیچ ارتباطی با عملیات صلح در قره باغ ندارد و فقط صلح بانان روسیه در منطقه جنگی قره باغ مستقر خواهند شد.

خبر پیروزی و آتش بس موجی از شادی و سرور را در بین مردم آذربایجان ایجاد کرد که از نیمه های شب 10 نوامبر آغاز شده و همچنان ادامه دارد و همزمان تنش و برخورد در پارلمان و مناطق دیگر ارمنستان رو به گسترش است. نیکول پاشینیان در انظار دیده نمی شود، به نظر نمی رسد که بتواند این بحران را که بخشی از آن ناشی از عدم درک واقعیت موجود است، مدیریت کند و راهی جز کناره گیری ندارد زیرا ارمنستان نیازمند بازسازی اقتصادی و ایجاد شغل برای جوانان است. جنگ ویرانی و تخریب بدنبال دارد، این کشور ها نیازمند صلح دائمی و پایدارند که بتوانند منابع اقتصادی و انسانی خود را در راه پیشرفت و رفاه مردم هزینه کنند، از این رو باید روشنفکران، زحمتکشان و نیرو های مترقی در منطقه همبستگی خود را گسترش دهند و زمینه های جنگ و تخریب را از بین ببرند…..